نوشته‌ها

سه قطعه از پازل کسب‌وکار

نام کتاب: سه قطعه از پازل کسب‌وکار
نویسنده: سید حسین علوی
انتشارات: سخنوران
تعداد صفحات کتاب 120
موضوع: کسب وکار

کتاب سه قطعه از پازل کسب‌وکار

سه قطعه از پازل کسب‌وکار ، به سه موضوع قدیمی و مهم کسب‌وکار شما می‌پردازد که بعید میدانم درباره آن چیز زیادی شنیده باشید.

چشم انداز چیست؟ آیا برای کسب‌وکارتان چشم‌اندازی دارید؟ می‌دانیدچگونه آن را طراحی کنید و ….

استراتژی چیست؟ چرا برای کسب‌وکار باید استراتژی داشت و چگونه باید آنرا طراحی کرد؟ لازم به ذکر است که تعریف استراتژی با برنامه ریزی متفاوت است و اگر درک درستی از این واژه و کاربرد آن در کسب‌وکارتان نداشته باشید حتما در برنامه‌ریزی به مشکل برخورد خواهیدکرد.

سیستم‌سازی در کسب‌وکار چیست و قرار است چه کاری برای ما انجام دهد؟ چگونه می‌توان آن را در کسب‌وکار پیاده سازی‌ کرد؟

کتاب سه قطعه از پازل کسب‌وکار  این سه موضوع را خیلی ساده برایتان توضیح می‌دهد و متوجه می‌شوید که هر کسب‌وکار بدون آنها تا چه اندازه آسیب پذیر است.

 

قسمت‌‌های از کتاب سه قطعه از پازل کسب‌وکار


چشم‌انداز شغل شما چیست؟

وقتی این سؤال را از بعضی صاحبان کسب وکار می‌پرسم  باید جوابی هم برای نگاه تعجب‌آمیز آن‌ها از قبل آماده کرده باشم تا در سلامتی من شک نکنند!

صاحبان کسب وکارهای کوچک که راجع‌به چشم انداز چیزی می‌دانند، منتظرند به‌اندازه کافی بزرگ شوند تا آن را برای خود طراحی کنند، درحالی‌که ماجرا درست برعکسِ این است. شرکت‌های بزرگ بدلیل داشتن چشم‌انداز به این موقعیت رسیده‌اند. اگر کسب‌وکار را یک موجود زنده در نظر بگیریم، مأموریت سازمانی؛ کاری است که متعهد شده‌اید برای مخاطبین‌تان انجام دهید و چشم‌انداز؛ قسمتی از آرمان و آرزویی است که سازمان برای خود دارد و هدف؛ نقطه‌ای که سازمان به آن می‌رسد.

چشم‌انداز حدفاصل بین آرزوها و اهداف ماست. بنابراین از سویی مانند ستاره قطب شمال است که با آن می توانیم جهت حرکت را مشخص کنیم و از سویی دیگر در حکم قطب نمایی است که مسیر آینده‌ی کاری ما را نشان می‌دهد و می‌توان آن‌ را یک هدف بلند‌مدت در نظر گرفت.

قبل از ادامه این بحث باید تعریف درستی از چهار واژه مهم داشته باشیم.

1- آرزوها   2 -چشم‌انداز    3 – اهدف     4 -برنامه‌ها


قدرت جادویی چشم‌انداز

مهم‌ترین ویژگی چشم‌انداز قدرت تمرکزی است که ایجاد می‌کند. این تمرکز شامل همه افراد سازمانتان خواهد شد. کسب‌وکار از حالت روزمرّگی خارج‌شده و فعّال می‌شود. چشم‌انداز، مسیر نگاهتان را از گذشته به آینده تغییر می‌دهد. با هر مسئله و مشکلی که در این مسیر برخورد کنید آن را به‌عنوان یک فرصت خواهید دید و دیدگاهتان از نتایج کوتاه‌مدت به نتایج بلندمدت تغییر خواهد کرد و نهایتاً رقابت با دیروز شرکت و سازمان در اولویت قرار خواهد. یعنی هرروز بهتر از دیروز!

باوجود چشم‌انداز، کمتر درگیر مسائل حاشیه‌ای می‌شوید و سرعت پیشرفت در کار را سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید تجربه خواهید کرد.


 استراتژی

در فرهنگ لغات وبستر استراتژی را اینگونه تعریف کرده است :  « فن رهبری و عملیات سخت نظامی و آماده کردن نیروها با مناسب‌ترین روش‌ها، پیش از رویارویی با دشمن را استراتژی گویند.»

کتاب « هنر جنگ سون تزو» که مربوط  به پانصد سال قبل از میلاد می‌باشد قدیمی‌ترین کتابی است که به استراتژی‌های مختلف برای پیروزی در جنگ پرداخته و از آموزه‌های آن هنوز هم در حوزه‌های اجتماعی و کسب‌وکار استفاده می‌شود.

استراتژی

این کتاب بیشتر به مباحث و روش‌هایی تأکید دارد که بدون جنگ، بر دشمن غلبه کنیم! شاید همین دیدگاه باعث شده راهکارهای آن به حوزه کسب‌وکار وارد شود.

درکسب کار نهایت ساده‌اندیشی است که گمان کنید صرفاً با تولید محصول با کیفیت، داشتن امکانات بهتر و سرمایه بیشتر، موفقیت شما تضمین خواهد شد. اگر برای اتفاقات پیش‌بینی‌نشده آینده و رقبایی که کارتان را تهدید می‌کنند و فرصت‌هایی که می‌توانید در آن شتاب بیشتری به کسب‌وکار بدهید، برنامه‌ای نداشته باشید، پیشرفتی نخواهید داشت که هیچ، بلکه روزبه‌روز به شکست نزدیک‌تر خواهید شد. استراتژی به شما کمک می‌کند مسیر امن برنامه‌هایتان را تا رسیدن به چشم‌انداز طراحی کنید


سیستم سازی

با شروع سیسـتم‌سـازی در ابتــدا باید کارهایـی انجام دهید که بابتش پولی نمی‌گیرید، اما بزودی با سیستم‌سازی بابت کارهایی که انجام نمی‌دهید پول می گیرید

سیستم مجموعه‌ای از عناصر به‌هم‌پیوسته است که برای یک خروجی مشخص باهم در تعامل‌اند. در این فصل ما قصد داریم برای کسب‌وکارمان یک سیستم بسازیم که مهم‌ترین خروجی آن سود باشد.


آیا کسب‌وکار فعلی ما سیستم دارد؟

اگر افراد و تجهیزاتی دارید که طبق یک برنامه نانوشته به‌وسیله آن مشغول کسب درآمد هستید، شما یک سیستم کسب‌وکار دارید. هر کسب‌وکاری درهرصورت یک سیستم است.

اما اگر خروجی سیستم نظر ما را تأمین نمی‌کند و کنترل آن‌هم در اختیار ما نیست، ما یک سیستم ناقص داریم و احتمالاً سیستم فعلی ما همراه سود اندکی که برایمان دارد خروجی‌های ناخواسته دیگری به ما و مجموعه تحت امر ما تحمیل می‌کند.

بنابراین وقتی ما از ساخت یک سیستم در کسب‌وکار صحبت می‌کنیم نقطه مقابل آن فقدان سیستم نیست، بلکه نقصان و خارج از کنترل بودن سیستم است. هدف ما ساخت سیستمی است که با معیارها و کنترل ما سودآور باشد.


ویژگی‌های یک سیستم سالم کسب‌وکار

چهار ویژگی اصلیِ سیستمی که کسب‌وکار ما را منحصر بفرد می‌کند عبارتنداز:

1 – سودآوری        2 – آزادی وقت     3 – آرامش فکر            4 – قابل‌کنترل بودن


 تغییر نگرش، اولین قدم در سیستم‌سازی

انیشتین جمله زیبایی دارد که می‌گوید: « مشکل را از همان سطحی که به وجود آمده نمی‌توان حل کرد. » بنابراین اگر در کارمان با مشکل مواجه هستیم اولین کار این است که دیدگاه‌های سابق خود را اصلاح کنیم.

مایکل گربر در کتاب افسانه کارآفرینی دیدگاه معروفی دارد که در کتاب‌های کسب‌وکار هم از آن بسیار نام می‌برند و به نظر من اولین و مهم‌ترین عامل«تغییر دیدگاه» است.

مایکل گربر می‌گوید: « در آستانه کسب‌وکار خود باید پرسید: چه‌کار کنم تا کسب‌وکارم ده هزار برابر بزرگ‌تر شود».

عمده تفاوت‌های تفکر سنتی با تفکر سیستم‌ساز در یک کسب‌وکار با همین سؤال به‌روشنی قابل‌درک خواهد بود.

فرض کنید شما برای کسب‌وکارتان می‌خواهید نیروی جدیدی استخدام کنید با روش سنتی ابتدا با دوست و آشنا موضوع را در میان می‌گذارید. شاید هم با یک اعلامیه پشت شیشه فروشگاه‌ها اطلاع‌رسانی می‌کنید و نهایتاً از یک مرکز کاریابی کمک می‌گیرید و یا اینکه در یک روزنامه آگهی استخدام می‌دهید. اما اگر قرار بود طبق دیدگاه 10.000 برابری به این ماجرا نگاه کنیـم آیا برای استـخدام 10.000 نفر راه‌های بالا بازهم جوابگو بودند!

جواب شما برای استخدام 10.000 نفر هر چه باشد (فعلاً به‌درستی یا نادرستی آن کار نداریم) مسیر تفکر سیستم‌ساز را در ذهن باز می‌کند.


برای تهیه نسخه الکترونیکی این کتاب اینـــــــــجا کلیک کنید


از شما ممنون میشم نظر خودتان را درباره این مقاله  در چند جمله بنویسید.

دوباره فکر کن

دوباره فکر کن و از بهانه‌هات ایده بگیر!!! (ایده‌های درجه‌یک جیسون فراید)

دوباره فکر کن ، نام کتابی کم حجم از جیسون فراید، کارآفرین آمریکایی است. او موسس شرکت است و Basecamp در عمل ثابت کرده خیلی از باورهای رایج کلاسیک برای راه اندازی کسب‌وکار کاربردی نیستند و می‌توان به گونه‌ای دیگر شروع کرد و ادامه داد. همانگونه او این کار را کرده. ایدها‌ی او شعار نیستند مسیری است که 17 سال در شرکت خودش جواب داده و آنها را در کتاب دوباره فکر کن منتشر کرده است. آنچه در این مقاله می‌خوانید قسمت‌هایی از کتاب دوبار فکر کن اوست به صورت پرسش و پاسخ‌ ویرایش شده از خواند اصل کتاب غافل نشوید.

دوباره فکر کن 1

  •  تا مطمئن نباشم عالی می‌شه، شروع نمی‌کنم.

دوباره فکر کن با خوب شروع کنی، عالی می‌شی

خیلی‌ها هستند که به راه حل‌های پیچیده برای مشکلاتشان معتاد هستند. انعطاف دادن به ماهیچه های فکری می‌تواند حس سرخوشی برایتان بیافریند. بعد می توانید دنبال چالش بزرگ دیگری با همان شدت بگردید، بدون توجه به اینکه ایده خوبی هست یا نه. ایده بهتر اما این است: راه حل انعطافی پیدا کنید؛ یعنی راه حلی که با کمترین تلاش به بیشترین اثرگذاری برسید.

در واقع راه حل‌های انعطافی همان راه حل‌هایی هستند که حداکثر عایدی را در نتیجه حداقل کار می‌دهند. حالافرض کنید چالش مورد نظرتان پیدا کردن افق دید یک پرنده باشد .یکی از راه هایی که می توانید از چشم یک پرنده به جهان نگاه کنید این است که خود را به قله کوه اورست برسانید. رفتن به اورست خیلی جاه طلبانه به نظر می رسد .

اما می شود روش راحت‌تری را هم پیدا کرد. رفتن به پشت بام یک ساختمان بلند با استفاده از آسانسور می‌تواند یک راه حل ساده و بی دردسر باشد. در واقع این روش یک راه حل انعطافی است.

مشکلات، خیلی وقت ها راه حل های ساده و پیش پا افتاده دارند و به عبارت ساده تر نیاز به جادو برای حل مشکلات نیست. فقط کافی است مشکل را حل و از آن عبور کنید. پس قهرمان بازی را کنار بگذارید.

چنین رویکردی شاید وای خدای من و ببین چه کردم یا عبارت های از این دست را به همراه نداشته باشد، اما بهتان اجازه پیشرفت می دهد.

به عنوان مثال نگاهی می اندازیم به آگهی ها و فیلم های تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی. یک مشکل غیرقابل انتظار پدید می آید و روز بعد درباره آن فیلم یا آگهی ساخته می شود. کیفیت کار چندان بالا نیست چون به جای فیلم از عکس استفاده شده، به جای طرح های گرافیکی آماری از سرفصل های ساده استفاده شده و تنها صدایی که در فیلم شنیده می شود، صدای یک راوی بدون تصویر فرد است. اما با تمام این حرف‌ها، فیلم یا آگهی هنوز هم خوب است.

اگر قرار باشد مدت ها منتظر بمانید تا همه چیز ایده آل شود، خواهید دید که چه زود، دیر شد. در روند یافتن یک راه حل این زمان است که از ساخته و پرداخته بودن یا حتی کیفیت آن هم مهمتر است. اگر راه حلی می تواند مشکل را از میان بردارد، از آن استقبال کنید چون در غیر اینصورت مجبورید منابعتان را هدر دهید یا حتی بدتر از آن هیچ کاری نکنید چون توان پیدا کردن راه حل پیچیده و شیک را ندارید.

و در آخر به یاد داشته باشید که معمولا می شود با گذر زمان از خوب به عالی رسید.

 

دوباره فکر کن 5

  •  همه چی تولید شده، چیزی نمونده که من تولید کنم.

دوباره فکر کن و اول چیزی درست کن که نیاز خودتو پوشش بده

ساده‌ترین و سرراست‌ترین راه برای خلق یک محصول یا سرویس فوق‌العاده، ساخت آن چیزی است که می‌خواهید از آن استفاده کنید. این امر به شما کمک می‌کند که قادر به درک  آنچه را که خلق می‌کنید، باشید.

به عنوان نمونه: شرکت خود ما، خودِ ما در شرکت‌مان، آنچه را در کسب و کار نیاز داشتیم، تولید کردیم. مثلاً به دنبال  روشی بودیم که رویدادهایی چون مذاکرات، قرارهای ملاقات و پیگیری ها را ثبت و نگهداری کند. بنابراین نرم‌افزار مدیریت زمانها را به این منظور تولید کردیم. ما به گروه متمرکز، مطالعه بازار و … نیاز نداشتیم، بلکه خودمان ،نیازی را که داشتیم پوشش دادیم.

وقتی محصول یا سرویسی می‌سازید، هر روز نیازمند صدها تصمیم‌گیری در مورد آن هستید. اگر در حال حل مشکل شخص ثالثی باشید دایما در تاریکی دارید شمشیر می زنید اما وقتی این مشکل شما باشد، نور وارد این اتاق تاریک خواهد شد و شما به راحتی به هدف خواهید زد.

جم دایسون مخترعی بود که ابتدا نیاز خود را پوشش داد، وقتی داشت خانه خود را جارو می کرد، متوجه شد قدرت مکش جاروبرقی اش به طور مداوم کاهش پیدا می کند و نفوذ گرد و غبار از کیسه جارو هوا را آلوده می کند. چون مشکل پیش آمده چیزی بود که خودش تجربه می کرد و نه مشکل دیگران، پس تصمیم گرفت این مساله را حل کند که این تصمیم منجر به تولید اولین جاروبرقی بدون کیسه جهان شد.

رویکرد مشکلات خود را حل کنید باعث می شود عاشق کاری شوید که انجامش می دهید. شما مشکل را می شناسید و ارزش راه حل آن را کامل درک می کنید، چاره ای جز این نیست. در هر حال، شما می‌خواهید سالهای در پیش رو را روی این موضوع کار کنید شاید حتی بقیه زندگی‌تان را بخواهید صرفش کنید پس بهتر است این موضوع چیزی باشد که واقعا برای شما اهمیت دارد.

دوباره فکر کن 7

  • جزییات آنقدر زیاده که از پسش بر نمی‌یام.

دوباره فکر کن ، بهتر جزئیات را در ابتدای کار فراموش کنی

معماران پیش از نهایی کردن نقشه طبقات نگران رنگ کاشی حمام و شیرآلات آشپزخانه نیستند. آنها می‌دانند که در مورد این جزییات بهتر است بعدا تصمیم بگیرند. شما هم باید همچون معماران ایده‌هایتان را به این شیوه پیاده کنید. جزییات تفاوت‌ها را ایجاد می‌کنند، اما درگیر شدن در جزییات منجر به اختلاف نظرها در ابتدای کار و کند پیش رفتن آن می‌شود.

اگردر ابتدای کار به جزئیات خیلی پر و بال ندهید، در نهایت هم زمان زیادی را از دست نمی‌دهید و هم روی چیزهاییکه بدون شک تغییر می‌کنند، زیاد وقت نمی گذارید.

بسیاری از ما وقتی شروع به طراحی نقشه یا طرحی می‌کنیم، طراح‌هایمان را به جای خودکار با ماژیک‌های بزرگ می زنیم، چرا؟ آنهم در حالیکه خودکار خیلی خوب است و کیفیت بهتری دارد، اما اشکالش این است که شما را درگیر نگرانی در مورد جزییاتی می‌کند که در ابتدای کار مهم نیستند.

ماژیک امکان های کمی را در اختیار شما قرار می دهد، کشیدن شکل ها، خط ها و باکس‌ها، خیلی خوب است، تصویر بزرگی که شما باید نگرانش باشید اینگونه شروع می‌شود. پس تمرکز روی چیزهای غیر مهم را پایان دهید.

دوباره فکر کن 2

  • به انداره کافی پول، زمان و آدم با تجربه ندارم؟

دوباره فکر کن و ببین مزیت این محدودیت چیه؟

من به اندازه کافی زمان، پول، آدم و تجربه ندارم . لطفاً ناله‌ها و شکایت ها را خاتمه دهید! هرچه کمتر بهتر!

محدودیت ها مزیت است. منابع محدود شما را مجبور می کند با چیزهایی که واقعا نیاز دارید پیش روید و خلاقیت در وجودتان رشد کند.

آیا سلاح هایی را که زندانیان با صابون و قاشق ساخته اند، دیده اید؟ آنها با چیزی که در دست داشتند، شروع به ساخت کردند. البته منظور این نیست که شال و کلاه کنید و کسی را با اسلحه بزنید. موضوع این است که می توانید با حداقل ها چیزهای خیره کننده ای بسازید.

از محدودیت ها برای بروز خلاقیت استفاده کنید و این یعنی ساخت یک محصول کوچک خیلی بهتر از یک کالای بزرگ بی ارزش است. اگر بخواهید همه ایده ها را یکجا اجرایی کنید، در واقع اراده کرده اید تا از یک سری ایده فوق العاده، یک محصول بدردنخور بسازید.

توجه داشته باشید که نمی شود همه آنچه در ذهن می چرخد را یکجا به خوبی به اجرا درآورد. زمان ، منابع، توانایی و تمرکز محدود و مشخصی در اختیار شماست. حتی انجام دادن یه کار هم سخت است تا چه رسد به اینکه بخواهید 10 کار را همزمان اجرا کنید ! پس فراموشش کنید.

بنابراین سعی کنید فقط بعضی از ایده های نازنین تان را برای رسیدن به یک محصول خوب قربانی کنید.

دوباره فکر کن 6

  • بدون پول که نمی‌شه کاری رو شروع کرد. سرمایه‌گذار می‌خواد؟

دوباره فکر کن ، سرمایه گذار خارجی را برای آخرین راه حل نگه دار

یکی از اولین سوالاتی که ممکن است به ذهنتان خطور کند اینست که پول از کجا بیاوریم؟ اغلب مردم فکر می کنند پاسخ این سوال جذب سرمایه گذار خارجی است. اگر می خواهید کارخانه، رستوران یا فعالیتی اینچنینی داشته باشید، احتمالا نیاز به سرمایه گذار خواهید داشت. اما در جریان باشید که امروزه خیلی از کسب و کارها نیازی به زیرساخت‌های گران قیمت ندارند.

امروزه ما در اقتصاد خدماتی هستیم. کسب‌وکارهای خدماتی از قبیل مشاوره، شرکت های نرم افزاری، خدمات مجالس ،طراحی گرافیکی و صدها کسب و کار دیگر به پول زیادی برای راه اندازی نیاز ندارند. اگر هدفتان کسب و کارهایی مانند اینهاست از جذب سرمایه گذاری خارجی اجتناب کنید.

در حقیقت، فارغ از اینکه قرار است استارت چه کسب و کاری را بزنید، سعی کنید حداقل سرمایه گذاری مورد نیاز خود را جذب کنید. خرج کردن پول دیگران شاید به نظر عالی برسد، اما دردسرهای زیادی با خود همراه دار، چراکه ممکن است عنان کار از دستتان برود.

در صورت جذب سرمایه گذار مجبورید پاسخگویش باشید. در ابتدای کار و وقتی اندیشه های دو طرف در یک راستا هستند، همه چیز آرام است، اما وای از آن روز که سختی و مشکلی پیش آید! به نظرتان چه اتفاقی می افتد؟

آیا شما کسب و کار خود را شروع کرده اید که از دیگران دستور بگیرید؟ سرمایه گذار می خواهد پولی که سرمایه گذاری کرده با سودش برگردد)معمولا بین 3 تا 5 سال(، در ضمن جذب سرمایه گذار اعتیاد آور هم هست، چون هیچ کاری راحت تر از خرج کردن پول دیگران نیست!

وقتی روز به روز مخارجتان بیشتر شود، سرمایه بیشتری به کسب و کار شما تزریق شده و سهم شما از کسب و کار کم می شود. واقعا چنین معامله ای خوبی نیست.

دوباره-فکر-کن-8

  • انگیز شروع کار و ندارم میترسم نشه؟

دوباره فکر کن و با بردهای سریع و دم دستی شروع کن

حرکت های آنی، انگیزه ها را تقویت می کنند. چنین حرکت‌هایی ادامه مسیر را ممکن می کنند، بدون اینکه شما بتوانید راه دیگری بروید.

اگر انگیزه‌ای برای آنچه انجام می‌دهید را نداشته باشید، طبعا کار به خوبی پیش نخواهد رفت. راه انجام حرکت‌های آنی این است که کاری را انجام دهید و بعد به مرحله بعدی بروید و در واقع متوقف نشوید.

هیچکس دلش نمی‌خواهد در مسیر یک کار بی‌سرانجام و بدون چشم انداز دقیق قرار گیرد. در واقع قرار گرفتن درچنین وضعی نتیجه‌ای جز درجا زدن و حتی سوختن و از بین رفتن تدریجی ندارد.

برای اینکه گرفتار بی‌انگیزگی نشوید، خود را به دستیابی به پیروزی های سریع و دم دستی عادت دهید. هر چه پروسه انجام یک کار طولانی‌تر شود، احتمال ثابت قدم ماندن تا پایان کار کمتر می شود.

هیجان، حاصل انجام کار و شریک کردن مشتری در نتایج آن است. برنامه ریزی کردن سالانه خیلی کسل کننده است.

البته اگر کارتان طوری است که مجبور به انجام پروژه‌های بلند مدت هستید، در بازه های زمانی کوتاه مدت مثلا ماهانه یا دو هفته یکبار برای خودتان هدف بگذارید و وقتی به آن رسیدید، خود را پیروز بدانید.

پیروزی‌های کوچک فرصت جشن گرفتن و داشتن خبرهای خوب را به شما می‌دهد و این یعنی انرژی و انیگزه دادن به تیم همکاران و البته مشتریان.

پس از خود بپرسید: در دو هفته چه کاری را می‌توانم به سرانجام برسانم؟ و بعد آن را انجام دهید و به مشتری خود اجازه دهید به دستاورد شما دست یابد.

هرچه محصول یا کار نهایی شما زودتر به دست مشتری برسد، برای شما نتایج بهتری به دنبال خواهد داشت.

دوباره فکر کن 4

  • کی میاد محصول منو بخره؟ کسی منو نمی‌شناسه؟

دوباره فکر کن ، اینکه کسی نمی‌شناست، خیلی خوبه!!

هیچکس در حال حاضر شما را نمی شناسد و این خوب است. ناشناختگی موقعیت بزرگی است که در آن قرار دارید. از در سایه بودن خوشحال باشید. از این فرصت برای اشتباه کردن استفاده کنید. ایده های متنوع را امتحان کنید.

و خلاصه هر اشتباهی که دوست دارید، مرتکب شوید.

اشتباه به شما فرصت حفاظت از خود و حفظ اعتماد را می دهد. وقتی  دانکین دوناتز به فکر فروش پیتزا، هات داگ و سایر ساندویچ های گرم افتاد محصولات تستی خود را تنها در 10 مکان عرضه کرد. تئاتر برادوی نیز نمونه خوب دیگری از تست ایده در مناطقی محدود است. آنها پیش از اجرا در نیویورک ایده خود را در شهری کوچکتر امتحان کردند. این کار به هنرمندان این تئاتر فرصت داد تا راحت تر با جمعیت زیاد کنار بیایند، چون قبل از آن جمعیت کم را تجربه کرده بودند.

مایل هستید اولین کارتان را یک دنیا به تماشا بنشیند؟ اگر تا کنون سخنرانی در برابر جمع نداشتید، دوست دارید اولین سخنرانی تان در برابر ده ها هزار نفر انجام شود؟ قطعا پاسخ شما منفی است چون خوشایندتان نیست که آغاز راهتان را همه ببینند. به یاد داشته باشید زمانی به بزرگی و محبوبیت بیشتری دست می یابید که دست به ریسک های بیحساب کمتری بزنید.

وقتی به موفقیت می رسید، فشار برای ثبات داشتن و حفظ موفقیت بالا می رود. در نتیجه محافظه کاریتان بیشتر و تمایل به خطر کردنتان کمتر می شود. این زمانی است که شروع به فیسل شدن می کنید و تغییر سخت می شود. هرچه تعداد مشتریان محصولتان بیشتر باشد، تاثیر هر تغییری، ولو کوچک، بیشتر خواهد بود. اگر در ابتدای کار صدها نفر از تغییرات آشفته می شدند، حالا هزاران نفر چنین احساسی پیدا می کنند و شما باید به تجهزات پلیس ضد شورش برای مقابله با آنها مجهز شوید. به همین خاطر است که روزهای اول کار و ناشناختگی ارزش و قیمت بالایی دارد .

روزهای آغازین فرصت ریسک کردن بدون نگرانی از شرمندگی دربرابر مشتریان است

فکر دوباره

اگه مردم بدونن ما شرکت بزرگی نیستیم که … ؟

دوباره فکر کن ، لازم نیست ادا در بیاری خودت باش.

ویژگی‌های تاجری که تلاش می کند بزرگ باشد، چیست؟ زبان چرب و نرم، معرفی رسمی، نشان دادن رفتار دوستانهی مصنوعی، استفاده از کلمات قلنبه و سلنبه یا کارهای از این دست. شما وقتی چنین چیزهایی را می بینید یا می خوانید حس می کنید یک ربات آنها را نوشته است. چنین شرکت‌هایی از موضع بالا با شما صحبت می کنند نه رو به روی شما.

نقاب حرفه ای بودن هم تنها یک جوک خنده دار است. همه ما این موضوع را به خوبی می دانیم. هنوز هم شرکت‌های کوچک به دنبال چشم و هم چشمی این شرکت ها هستند. آنها فکر می کنند بزرگ به نظر رسیدن آنها را بزرگتر و حرفه ای تر می کند، حال آنکه با این کارها مضحکه ی این و آن هم می شوند.

از این گذشته، این عمل یکی از بزرگترین دارایی های شرکت های کوچک یعنی توانایی برقراری ارتباط ساده و مستقیم بدون استفاده از هیچیک از ترفندهای بالا  را از بین می‌برد!

هیچ اتفاق بدی نمی افتد اگر اندازه ی واقعی خود را نشان دهید. درباره ی خود و کسب و کارتان هم صداقت به خرج دهید. زبان معمولا اولین راهکار تاثیرگذار است، پس چرا آن را با دروغ به کار گیرید؟ از اینکه خودتان باشید، هیچ نترسید.

این صداقت باید در هر جایی که حضور دارید جلوه کند، از ایمیل و بسته‌های پستی گرفته تا مصاحبه و نوشته های وبلاگ یا سخنرانی ها. با مشتری خود آنچنان صحبت کنید که فکر کند دوستش هستید. طوری با آنها صحبت کنید که انگار کنار دستشان نشسته اید. از لهجه، کلمات دست و پا شکسته یا واژه های متکلف در صحبت هایتان اصلا استفاده نکنید. بازارگرمی بی جهت نکنید وقتی ساده و عادی صحبت کردن تاثیر خودش را می گذارد. در مورد کسب درآمد و شفاف بودن صحبت نکنید، به جای آن درباره پولسازی و صداقت حرف به میان آورید. وقتی می‌‌توانید با چهار کلمه منظورتان را بیان کنید، برای چه از هفت واژه استفاده می‌کنید؟ پرچانگی حوصله‌ها را سر می‌برد.

بنویسید که خوانده شوید، نه فقط برای اینکه نوشته باشید. وقتی چیزی می نویسید، یکبار با صدای بلند برای خودتان بخوانید. آیا تاثیر مورد نظر را می گذارد؟ اگر نه، چگونه می توان آن را به مکالمه روزمره نزدیکتر کرد؟ چه کسی گفته که نوشته ها حتما باید رسمی باشد؟ چه کسی گفته که شما باید به هنگام روی کاغذ آوردن کلمات شخصیت خود را پنهان کنید؟ قوانین را فراموش کنید. ارتباط برقرار کنید! و وقتی می نویسید، درباره همه کسانی که ممکن است حرفهایتان را بخوانند، فکر نکنید. فقط به یک نفر فکر کنید و بعد برای همان یک نفر بنویسید. نوشتن برای همه منجر به کلی گویی و تداخل بحث ها با هم می شود. وقتی برای هدفی خاص می نویسید، خیلی بیشتر می توانید امیدوار

دوباره-فکر-کن-9

  • وسایل و تجهیزات لازم رو نداریم

دوباره فکر کن و  تمرکزت را روی  خودت بذار نه تجهیزات

بتهوون به سادگی بتهوون نشد. شما هم می توانید ابزارهایی که بتهوون در اختیار داشت را همین الان حتی با کیفیت بالاتر در اختیار داشته باشید، اما شاید از هر 100 نفر یک نفر بتواند برجسته و بزرگ شود. باید اصول را بلد بود و از داشته ها درست استفاده کرد. در واقع تجهیزات و امکانات برای نوازندگی را خیلی‌ها می توانند بخرند اما انگشتان هنرمند برای نواختن خریدنی نیست.

وسوسه خریدن ابزار و تجهیزات به روز و عالی، تفکری است که برای بسیاری از مردم بر تلاش برای استفاده درست ازتجهیزات موجود غلبه می کند.

خیلی از گلف بازها فکر می کنند برای اینکه تایگر وودز شوند باید چوب های گرانقیمتی داشته باشند، حال آنکه با این فکرها فقط وقت و انرژی خود را تلف می کنند.

تایگر وودز حتی با ارزان ترین چوب های گلف هم می تواند شکست سنگینی به شما تحمیل کند.

واقعیت این است که مردم تجهیزات و ابزارها را علم می کنند تا با استفاده از آنها بر کمبودها و نداشته‌های خود سرپوش گذارند.

بسیاری از کسانی که درگیر کسب‌وکار هستند، به جای اینکه به فکر جذب مشتری و پول درآوردن باشند، خود را درگیر ابزار، ترفندهای نرم افزاری، فضای فانتزی محل کار، میز و صندلی های آنچنانی و سایر کارهای دست و پا گیرمی‌کنند.

می شود با فانتزی ها روزگار گذراند، اما اگر می خواهید دوام داشته باشید و پابرجا بمانید از همه بیشتر به محتوا برسید.

 

از شما ممنون میشم نظر خودتان را درباره این مقاله  در چند جمله بنویسید.

 

استخدام کارمند

سه باور اشتباه که باعث می‌شود استخدام کارمند ترسناک شود.

استخدام کارمند ، یکی از بهترین سرمایه‌گذاری‌های کسب وکارها می‌تواند باشد اما متاسفانه خیلی از مدیران کسب‌وکار از استخدام به خوبی استقبال نمی‌کنند و حتی برای عده‌ای کاری ترسناک است. شاید مهمترین دلیل این باشد که از ابتدا دیدگاه درستی نسبت به راه اندازی کسب‌وکار نداریم.

«مایکل گربر» در کتاب افسـانه کارآفرینی ایده جالبــی را مطرح می‌کند او می‌گوید: «اگر می‌خواستید کارتان را ده هزار برابر کنید هم اکنون چه‌کار می‌کردید؟»

البته این ایده جدیدی نیست؛ شکل دیگر آن جمله معروف «جهانی فکر کن و محلی عمل کن» است. همه کسب وکارهای موفق روزی که به اهمیت این دیدگاه رسیدند، پیشرفت‌شان آغاز شد. بنابراین چاره‌ای نیست جز این‌که در مقطعی از کسب‌وکار به استخدام کارمند بپردازیم و اگر از ابتدا برای استخدام برنامه‌ای نداشته باشیم رشد کسب وکار خودبه خود متوقف می‌شود. اما سوال اینجاست که چرا برخی باوجود اینکه می‌دانند به تنهایی نمی‌توانند از همه قسمت‌های کسب‌وکار برآیند باز هم از استخدام کارمند خودداری می‌کنند. در حقیقت این گروه ترس و دلهره‌ای از استخدم دارند که ریشه آن را می‌توانید در سه باور منفی زیر جستجو کنید.

اولین باور اشتباه : فعلاً کارهای مهمتری دارم و وقت برای استخدام کارمند ندارم!

شاید شما در این مرحله باشید الان حسابی سرتان شلوغ شده و وقتی ندارید که برای استخدام کارمند کنار بگذارید. وقتی از این مدیران می‌پرسیم چرا کسی را به فکر استخدام کارمند نیستید می‌گویند فعلا کارهای مهم‌تری دارم و وقتی برای  استخدام ندارم. این پاسخ یاد آور داستان معروف هیزم شکن و تبر او است.

داستان هیزم شکن و تیز کردن تبر

«هیزم شکنی در جنگل با زحمت زیاد مشغول قطع کردن درختی بود و مردی که از کنار جنگلی می‌گذشت متوجه شد که او با سختی زیادی دارد اینکار را انجام می‌دهد. نزدیکش رفت و از او پرسید: آخرین باری که تبرت را تیز کرده‌ای کی بوده؟ و مرد در پاسخ گفت: چند هفته قبل. رهگذر از او پرسید: چرا تبرت را تیز نمی‌کنی؟ و او در جواب گفت: راستش را بخواهی اصلاً ‌وقت ندارم! باید هیزم‌ها را تحویل بدهم. کارم خیلی زیاد است و حتی گاه‌، شب‌ها هم کار می‌کنم تا سفارش‌ها را به موقع برسانم‌. دیگر وقتی برای تیز کردن تبر ندارم.»

اگر به استخدام کارمند به دید یک سرمایه‌گذاری نگاه کنید،از وقتی که صرف آن می‌کنید نگران نمی‌شوید. چون به زودی نتیجه آن را خواهید دید. متاسفانه خیلی از مدیران کسب‌وکار زمانی که گرفتار مسایل کاری می‌شوند، اولویت‌های کاری خود را به درستی تشخیص نمی‌دهند. استخدام کارمند در زمان مناسب یک از همین اولویت ‌هاست.

استخدام

دومین باور اشتباه: این روزها کارمند خوب پیدا نمی‌شود، مگر می‌شود به کسی اعتماد کرد!

نگرد نیست گشتیم نبود! من نمی‌دانم کسب وکارتان چیست؟ اما اگر واقعاً به خاطر این عقیده استخدام نمی‌کنید از دو حالت خارج نیست یا خیلی کامل‌گرا هستید یا با مهارت‌های استخدام کارمند به خوبی آشنا نیستید.

کامل‌گرایی؛ یعنی اینکه برای خود معیارهایی معین کنید که ضررهای آن بیشتر از منافعش باشد. در یک استخدام درست باید از خیر بعضی سودها و مزایای کسب‌وکارتان بگذرید تا از منافع  استخدام یک کارمند خوب، سود مهمتر و بیشتری به کسب وکارتان وارد شود. هرچند برخی از بر این عقیده‌اند که کارمند خوب پیدا نمی‌شود و آن‌ را باید ساخت! اما واقعاً اگر معیارهای درستی داشته باشید کارمند خوب یک موجود افسانه‌ای نیست و می‌توان او را پیدا کرد. اگر با دقت بیشتری به اطراف خود نگاه کنید، حتماً مشاغل مشابه کسب‌وکار خود را خواهید یافت که با کارمندان عالی اداره می‌شود. کافی است کاملا گرایی را کنار بگذارید و معیارهای درست  استخدام کارمند را بیاموزید تا به راحتی استخدم کنید

سومین باور اشتباه: هیچ کس نمی‌تواند کار‌ها را مثل خودم انجام بدهد!

ادعایی که اغلب متخصصین به آن گرفتارند با شعار « اگر می‌خواهی کاری درست انجام بشه باید خودت انجام بدی». این دیدگاه بیشتر کسب‌وکارهای سنتی است و سبب می‌شود صاحب کسب‌وکار همه کارها را خودش انجام دهد. قسمتی از آن ممکن است از عشق و علاقه به کار باشد اما نتیجه نهایی باز ماندن از کارهای مهم و حیاتی است. این افرد فرصت انجام همه سفارشات را نخواهند داشت و در نهایت میزان کار و مشتریان آنها محدود می‌شود. این گروه نمی‌دانند چگونه برخی کارها را به دیگران واگذار کند تا آنرا به درستی انجام دهند.

کارکردن فقط به عشق خودِکار، عمل خسته‌کننده‌ای است. زحمت آن بسیار زیاد، اما سودش بسیار کم است. در حالی که یک کسب‌وکار درست باید برعکس آن باشد. مایکل گربر

مشکل عمده این کسب‌وکارها عدم سیستم‌سازی در کسب‌وکار است. سیستم‌سازی کسب‌وکار باعث می‌شود کارها به صورت خودکار طی دستورالعمل های مشخصی بدون حضور مدیر کسب‌وکار توسط کارمندان به همان دقت قبل با سرعت بیشتر انجام شود.

اگر فکر می‌کنید که هیچ کس نمی‌تواند کارها را مثل خودتان انجام دهد، بدون شک از نبودن سیستم در کسب‌وکارتان رنج می‌برید. کافیست کسب‌وکارتان را سیستم‌سازی کنید تا علاوه بر وسعت کسب‌وکار، وقت آزاد بیشتری نیز پیدا کنید.

 

کتاب سیستم‌سازی

معرفی کتاب سیستم‌سازی

نام کتاب: سیستم‌سازی
نویسنده: سم کارپنتر
مترجم: شهاب شکوری – فاطمه سراجی
انتشارات: نخبه‌سازان
تعداد صفحات کتاب: 308
موضوع: سیستم‌سازی در کسب‌وکار

سیستم‌سازی

 کتاب سیستم‌سازی در چند عبارت

شما هم اکنون هم یک سیستم در کسب‌وکارتان دارید. اما اگر بدون حضور شما کسب درآمد نمی‌کند، اگر وقت و انرژی زیادی از شما‌ می‌گیرد و اگر کارمندان شما کارشان را درست انجام نمی‌دهند و اشتباهاتی در کارتان تکرار می‌شود و … شما یک سیستم معیوب دارید و باید با سیستم‌سازی درست آن را اصلاح کنید. سیستم‌سازی یعنی بدست گرفتن کنترل کامل کسب کار خود. برای این‌کار باید اصول استراتژیک ( اهداف راهبردی)، اصول اجرایی ( قوانین کسب‌وکار ) و دستورالعمل‌ها (روش‌های اجرای کارها) را برای کسب‌وکارتان تعریف و اجرا کنید. کتاب سیستم‌سازی کسب‌وکار به شما می‌گوید هر کدام از این‌ها دقیقاً‌ یعنی چه و چگونه آنها را اصلاح کنید.

کتاب سیستم‌سازی بدرد چه کسانی می خورد؟

مدیران و صاحبان کسب‌وکار، کارآفرینان، کسانی که می‌خواهند کسب‌وکاری را شروع کنند، مدرسان مهارت‌های کسب‌‌وکار و همه علاقمندان مباحث مدیریت می‌توانند از آموزه‌های این کتاب استفاده کنند. اما اگر کسانی هستید که دائماً‌ ناله می‌کنید کلی کار ریخته روی سرم. وقت ندارم. کلی کار می‌کنم به جایی نمی‌رسم و … دنیای من خیلی با آن چیزی که دنبالش بودم فاصله دارد … کتاب سیستم‌سازی ، کتابی است که برای شما نوشته شده.

مقدمه کتاب به قلم جاش کافمن

جاش کافمن نویسنده کتابهای ” MBA شخصی” و ” بیست ساعت اول ” در مقدمه کتاب ‌سیستم‌سازی به خوبی هر آنچه را شما در این کتاب نیاز دارید بیان می‌کند.
او می‌گوید: در میان کتابهای مربوط به کسب‌وکار ، سیستم‌سازی یکی از بهترین کتابهایی است که تاکنون خوانده‌ام. یکی از کارهای من این است که به افراد خلاق در سراسر دنیا آموزش بدهم که چگونه برای خود کسب‌وکاری سودآور ، لذت بخش و باثبات دست و پا کنند. بنابراین خواندن کتابهای مربوط به کسب‌وکار، به نوعی بخشی از زندگی من است.
معولا هر روز سه سوال از من پرسیده می‌شود :
راه اندازی کسب‌وکار بسیار سخت و پیچیده است. از کجا شروع کنم؟
من زیاد کار می‌کنم اما پول کمی بدست می‌آورم، چطور می‌توانم سود کارم را بیشتر کنم ؟
همیشه احساس اضطراب و نگرانی دارم. چگونه می‌توانم قبل از این که دیوانه بشوم ، کارهایم را مدیریت کنم؟
من برای همه این سوالات یک پاسخ دارم: سیستم‌سازی را یاد بگیرید.
اصولا هر کسب‌وکاری یک سیستم است. یعنی مجموعه‌ای از فرایندها که درکنار هم نتیجه لازم را ایجاد می‌کنند. بنابراین می‌توانید با اصلاح سیستم‌ها و توجه بیشتر به آن‌ها ، به نتایج بهتری دست پیدا کنید. به همین سادگی.
بگذارید بگویم با سیستم سازی چه اتفاقی برای شما می‌افتد:
• کمتر کار می‌کنید و پول بیشتری به دست می‌آورید.
• برای کارهایتان تمرکز و انرژی بیشتری دارید.
• کمتر اشتباه می‌کنید.
• اگر اشتباهی رخ داد آنرا به سرعت برطرف می‌کنید.
• احساس آرامش بیشتری دارید. حواستان جمع می‌شود و ذهن شما تحت کنترل خودتان درمی‌آید.
سیستم‌های با ثبات، محصول ذهنی آرام ، منطقی و واقع بین هستند. این نوع تفکر، مهارتی است که می‌توانید آن را به سرعت بیاموزید و روشی است که می‌توانید برای اصلاح همه جوانب زندگی به کار بگیرید.
من تقریباً هر روز در کسب‌وکارم از آموزه‌های کتاب سیستم‌سازی استفاده می‌کنم و از زمان انتشار چاپ اول این کتاب به مشتری‌ها و نزدیکانم سفارش کرده‌ام که آن را بخوانند.
خوشحالم که شما هم کتاب سیستم‌سازی را در اختیار دارید. سیستم‌سازی به شما کمک می‌کند تا بهتر تصمیم بگیرید، کارهای بیشتری را به نتایج مطلوب برسانید و از مسیر رسیدن به اهدافتان لذت بیشتری ببرید.

مروری بر محتوای کتاب سیستم‌سازی

سم کارپنتر بعد از یک بیوگرافی از وضعیت زندگی خودش به مشکلات شرکتش به نام سنترال که یک شرکت خدمات مخابراتی است می‌پردازد و می‌گوید:
« من برای پانزده سال درنهایت خستگی ، یک لحظه هم دست از تلاش برنداشتم . ساعت‌های طولانی (حدود هشتادساعت در هفته) کار می‌کردم. تمام کوششم این بود تا خود را سرپا نگه دارم و …
او در کتاب توضیح می‌دهد که چگونه با سیستم‌سازی توانست شرکتش را سروسامان دهد و خودش نیز از وضیت خراب گذشته نجات یابد. او علت گرفتاری‌های کاری مردم را اینگونه بیان‌ می‌کند:
« متاسفانه بیشتر مردم تمام وقت خود را صرف درگیر شدن با نتایج ناخوشایندی می‌کنند که از سیستم‌های پنهان و مدیریت نشده نشأت می‌گیرد.»
در ادامه می‌گوید:
«وظیفه شما این است که سیستم‌ها را یک به‌یک بهینه‌سازی کنید. نه اینکه هر لحظه ور هر روز، مضطرب و نگران، درانتظار جوانه زدن مشکلی جدید بنشینید. وظیفه شما خاموش کردن شعله‌های آتش نیست، وظیفه شما جلوگیری از ایجاد آتش است»

سم کار پنتر با سیسمتم‌سازی شرکتش به جای خاموش کردن آتش وقتش را صرف ایجاد محیطی ضد حریق می‌کند. او سیستم‌سازی را در سه مرحله به سرانجام می‌رساند.
• اهداف راهبردی (چشم انداز، ماموریت سازمانی )
• اصول اجرایی (اصول و قوانین شرکت شما)
• دستور العمل‌ها ( روش‌های کار، تکنیک‌ها و تاکتیک‌های انجام کار )
او درادامه می‌گوید سیستم‌سازی اگرچه وقت و انرژی زیادی از شما خواهد گرفت، اما بالاخره که باید برای رسیدن باهدافتان کار کنید. کمی بیشتر تلاش کنید تا این مرحله را پشت سر بگذارید.

ابتدا شما بر روی سیستم‌های کسب‌وکارتان کار می‌کنید،
سپس این سیستم‌ها هستندکه برای شما کار می‌کنند.

قسمت‌های از کتاب سیستم‌سازی

زندگی شما از تعداد بی‌شماری سیستم تشکیل شده، که بسیاری از آنها تحت فرمان مستقیم شما هستند و برخی دیگر به طور خودکار و بدون مداخله شما به کار خود ادامه می‌دهند. نظم و آرامش زمانی در زندگی شما افزایش پیدا می‌کند که سیستم‌های زندگی‌تان را بشناسید و نسبت به بازسازی آنها اقدام کنید.


پیشنهاد می‌کنم این شعار را همه جا همراه خود داشته باشید:
«لازم نیست تمام گام‌هایی را که برای انجام کارهایم برمی‌دارم دوست داشته باشم من فقط باید این گام‌ها را بردارم.»
از هر نه نفر مفهوم این گفته را درک نمی‌کنند و این‌گونه خود را قانع می‌کنند:«اگر من از کاری که انجام می‌دهم لذت نمی‌برم، پس کارم را درست انجام نمی‌دهم!» واقعاً که چه قضاوت نادرستی


یکی از آرامبخش‌ترین و رضایت بخش‌ترین روش‌هایی که من برای مراقبت از سیستم زندگی‌ام دارم، آن سی دقیقه‌ایست که هر روز در خلوت خودم در خانه صرف مدیریت سیستم‌های زندگی‌ام می‌کنم. شاید این ساده‌ترین سیستم من باشد. یعنی نظم دادن سی دقیقه در روز به یک هدف کوچک


شما با هدایت کردن کارمندان خود از طریق روش کاری واضح، زمان زیادی را به دست خواهید آورد. حتی کارمندی که تجربه زیادی هم ندارد بدون هیچگونه کمک و با خواندن روش کار، می‌تواند کار را انجام دهد. در شیوه آموزش تدریجی هیچ اشتباه و شکستی وجود نخواهد داشت.


این را به یاد داشته باشید و باز هم به من اطمینان کنید: به نسبت هر واحد انرژی که شما برای نگارش و توسعه قواعدسیستم‌سازی صرف می‌کنید، صد برابر آن، زمان و سرمایه به شما باز خواهد گشت، من اغراق نمی‌کنم، تازه کمی هم با احتیاط صحبت می‌کنم.

چگونه کارت‌ویزیتی طراحی کنیم تا برایمان بازاریابی کند

کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای می‌تواند فرصت‌های جدیدی را برای کسب‌وکار شما ایجاد کند که شاید هیچگاه به آن فکر نکرده باشید. اما یک جستجوی ساده در گوگل شما را هزاران پیشنهاد متناقض برای طراحی کارت‌ویزیت حرفه‌ای روبرو می‌کند. شاید علت این باشد که هر کسی کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای را با معیارهای کار خود می‌سنجد. واقعیت این‌است که اهداف و استراتژی کسب‌وکار، نوع محصول و خدمات و مخاطبین و سلیقه شخصی هر کسی از عوامل مهمی است که در طراحی یک کارت‌ویزیت حرفه‌ای دخیل هستند. اما معمولاً مهمترین عاملی که کمک می‌کند یک کارت‌ویزیت، حرفه‌ای و موثر باشد کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

مهم‌ترین عاملی که یک کارت‌ویزیت را موثر می‌کند این‌است که به کارت‌ویزیت به عنوان یک رسانه‌ی بازاریابی نگاه شود و برای این کار طراح باید اولاً مجهز به دانش بازاریابی باشد و ثانیاً از تاثیر گرافیک بر این حوزه نیز آگاهی لازم را داشته باشد. متاسفانه اکثر طراحـان کارت‌ویزیت صـرفاً یک فتوشـاپ‌کار خوب هستند و تقریباً هیچکدام به حوزه‌های بازاریابی و گرافیک آشنایی کافی ندارند.

کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای چطور کارت ویزیتی است؟

شاید از دید عموم کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای، کارتی است ساده، که با یک لوگو و یک شعار تبلیغاتی زیبا در یک زمینه خلوت کار را تمام کرده باشد. این سبکِ کار ویژه‌ی تبلیغات شرکت‌های شناخته شده و مشهور جهانی است و با هدف برندسازی انجام می‌شود .

آنچه مسلم است این‌است‌که این نوع تبلیغ کار خصوصاً در مورد کارت‌ویزیت‌ها هیچ تاثیری در جذب مشتری در کوتاه مدت ندارد و تنها کار آنها یک اطلاع‌رسانی شیک است. متاسفانه این مدل طراحی گاهی آنقدر ناشیانه از شرکت‌های برند و مشهور تقلید می‌شوند که در حد یک اطلاع رسانی ساده هم ارزش ندارد.

کارت‌ویزیت

کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای باید بتواند به عنوان یک رسانه بازاریابی شما را به مخاطبین خودتان به بهترین شکل ممکن معرفی کند و آنها را برانگیزاند که نسبت به تماس با کسب‌وکار شما دست به اقدامی بزنند. درک درست همین نکته کمک بزرگی به شما می‌کند تا از اشتباهات رایج در طراحی کارت ویزیت‌هایی که صرفاً کار آنها اطلاع رسانی است پرهیز کنید.

برای تهیه یک کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای از کجا شروع کنیم؟

اگر آشنایی مختصری با فتوشاپ داشته باشید می‌توانید با آنچه در این مقاله می‌آموزید یک کارت‌ویزیت حرفه‌ای تهیه کنید. البته شاید نیاز نباشد این کار را خودتان انجام دهید و از یک طراح کمک بگیرید یا کاملاً به متخصص این‌کار واگذار کنید اما دانستن این نکات شما را از اشتباهات متداول دور خواهد دشت.
برای آنکه مطالب راحت‌تر آموخته شود تمام آنچه در رابطه با کارت‌ویزت حرفه‌ای باید بدانید در سه بخش اصلی دسته‌بندی شده که به ترتیب به آنها می‌پردازیم:
1. محتوای کارت ویزیت
2. فرم و گرافیک کارت‌ویزیت
3. چاپ کارت‌ویزیت

مهمترین نکات در باره محتوای کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

 

• خودتان را کاملاً واضح و روشن معرفی کنید

معرفی با ذکر نام شما و نام شرکت تمام نمی‌شود. زمینه‌ی کاری خود را در شرکت کاملاً روشن توضیح دهید و به بیان عبارات کلی اکتفا نکنید. عموماً صاحبان کسب و کار به بیان نام خدمات خود و یا کالای خود اشاره می‌کنند نه به محصول‌شان.

کالای شما آن چیزی است که شما تولید می‌کنید و محصول شما اثری است که کالای شما در زندگی مخاطبین شما دارد. به عنوان مثال خمیر دندان یک کالاست و اثر آن سفیدی دندان است. در کارت ویزیت شما باید علاوه بر نام کالای‌تان (عنوان خمیردندان)،  بنویسید: ” ما به شما لبخند زیبا را هدیه می‌دهیم.”

به عبارت دیگر اگر امکان دارد برای بیان زمینه کاری خود، از کمکی که به مخاطب می‌کند بگویید. ( البته که با فضای محدود کارت ویزیت ممکن است کار سختی باشد) اگر کار شما تخصصی است از اصطلاحات و عبارات تخصصی تا حد امکان کمتر استفاده کنید مگر اینکه کاملاً مطمئن باشید مخاطب شما با آنها آشناست. به عنوان مثال واژه اتوماسیون در عبارت «شرکت برقالو بهترین در صنعت اتوماسیون» هیچ چیز را مشخص نمی‌کند و به جای آن می‌توان گفت «شرکت اتوماسیون برقالو کمک می‌کند، هزینه‌های شما در نیروی انسانی به حد‌اقل برسد»چ

• یک پیشنهاد مشخص در کارت‌‌ویزیت برای مخاطب داشته باشید. (فاکتور WOW داشته باشید)

کمتر کارت‌ویزیتی را می‌توانید پیدا کنید که در آن یک پیشنهاد مشخص و قابل توجه برای مخاطب داشته باشد.( جذاب بودن این پیشنهاد باید باعث تعجب مخاطب شود و به همین خاطر برخی از آن به عنوان فاکتور wow نام می‌برند.) مهمترین تفاوت یک کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای با یک کارت ویزیت معمولی همین پیشنهاد است. اگر می‌خواهید از کارت‌ویزیت به عنوان یک رسانه بازاریابی استفاده کنید برای درج یک پیشنهاد خوب حتما فکر کنید.
اگر کار خدماتی انجام می‌دهید یک بازدید رایگان، سرویس رایگان و ….
اگر کار شما آموزش است یک دانلود رایگان، شرکت در یک کلاس رایگان و ….

اگر کار شما وکالت است یک مشاوره رایگان و یا ….
پیشنهادتان باید آنقدر جذابیت داشته باشد که اگر کسی کارت ویزیت شما را از روی زمین پیدا کرد آنرا تمیز کند و در کیفش بگذارد.

کارت‌ویزیت

• عکس در کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

عکس مناسب کمک می‌کند مخاطب خیلی سریعتر به زمینه کاری شما پی‌ببرد. عکس مناسب عکسی است که ویژگی‌های زیر را داشته باشد:
• عکس کیفیت مناسب برای چاپ داشته باشد. با توجه به اینکه عکس‌هایی که در کارت ویزیت مورد استفاده قرار می‌گیرد کوچک هستند با یک جستجوی ساده در اینترنت می‌توانید عکس‌‌های خوب و با کیفیتی را پیدا کنید و معمولاً این مساله مشکل خاصی را ایجاد نمی‌کند.

• عکس کارت‌ویزیت باید به‌محض دیده شدن به مخاطب کمک کند درک درستی از کسب‌وکار شما در ذهن او شکل بگیرد. در این قسمت معمولاً‌ دو اشتباه رخ می‌دهد.
اول اینکه بعضاً‌ از عکس‌هایی استفاده می‌شود که ربطی به کسب‌وکار ندارد.
( برخی وجود شرکت اپل و موفقیتش را بهانه‌ این انتخاب خود می‌دانند خُب اگر شما هم درآمد و شهرت اپل را دارید این ایراد به شما وارد نیست!)
دوم اینکه گاهی عکس‌های مرتبط اما غیر بومی هستند و با واقعیت کسب‌وکاری که انجام می‌دهیم هماهنگی ندارند. هر چه ارتباط عکس روی کارت ویزیت با آنچه واقعاً در فضای کسب‌وکارتان رخ می‌دهد نزدیک‌تر باشد مشتری حس اعتماد و نزدیکی بیشتری خواهد داشت و ارتباط بهتری شکل می‌گیرد. به عنوان مثال وقتی یک تعمیرکار اتومبیل، در کارت‌ویزیت خود از عکس اتومبیل‌هایی استفاده می‌کند که خودش و مخاطبش هیچگاه آنها را از نزدیک ندیده است، بعید است بتواند ارتباط خوبی را رقم بزند.

آیا در کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای از عکس خودمان استفاه کنیم یا نه؟ این سوالی است که خیلی با آن مواجه هستند. برخی این کار را نشانه‌ی اعتماد‌بنفس و برخی آن را اصطلاحاً‌ بی‌کلاسی می‌دانند. در پاسخ باید گفت این کار تا حدود زیادی بستگی به کسب‌وکار و استراتژی شما در رابطه با برندسازی شخصی یا برندسازی سازمانی دارد. اما با اطمینان می‌توان گفت در کارهایی که با برندسازی شخصی ارتباط مستقیم دارد وجود عکس در جذب و ایجاد حس خوب در مخاطب موثر است. نمونه‌ی این مشاغل وکالت و مشاوره است.

• اطلاعات تماس در کارت ویزیت‌حرفه‌ای

اگر کار شما به‌گونه‌ای است که حضور فیزیکی مخاطبین در محل کارتان ضروری است در نوشتن آدرس دقت لازم را داشته باشید. اسامی قدیمی و جدید برخی از خیابانها را

در نظر داشته باشید و اگر لازم است از هر دو استفاده کنید در غیر این‌صورت از نامی که شهرت بیشتری دارد استفاده کنید تا مشتری سر در گم نشود.
دقت کنید در درج آدرس، نام شرکت یا فروشگاه خود را با اسامی مکان‌های دیگر گره نزنید. مثلاً در کارت ویزیت ننویسید بالاتر از شرکت داده پردازان سفلی، طبقه‌ی دوم داروخانه‌ی دکتر هلاکتی، جنب موسسه آشفته….
همه راه‌های تماس خود با مشتری، اعم از تلفن، فکس، شبکه‌های اجتماعی، وبسایت، ایمیل و تلفن همراه و … را برای مشتری بنویسید تا بتواند راحت با شما تماس داشته باشد. اشتباه خیلی از کسب‌وکارهای کوچک این‌است که به تقلید از برند‌های بزرگ به یک شماره تلفن ثابت و نشانی ایمیل اکتفا می‌کنند.
اگر دوست ندارید با تلفن همراه خود کسب‌وکارتان را پیگیری کنید آن‌را در کارت ویزیت ننویسید.
نشانی وبسایت را هم فقط در صورتی در کارت ویزیت قید کنید که وبسایتی با محتوای نسبتاً ایده‌آل و فعال داشته باشید. در غیر این صورت مشتری خیلی زود به غیر حرفه‌ای بودن شما پی خواهد برد.

• از کیو آر کد ((QR CODE استفاده کنید

با این کار اولاً از شلوغ شدن فضای کوچک کارت‌ویزیت با اطلاع تماس جلوگیری می‌کند و ثانیاً به مخاطب خود کمک می‌کنید به راحتی با اطلاعات تماس شما در فضای مجازی دسترسی داشته باشد.
با استفاده از این سایت می‌توانید خیلی راحت و به سرعت یک کیو آر کد برای خود بسازید
برای ساخت ((QR CODE اینجــــــــا کلیک کنید

مهمترین نکات در رابطه با فرم و گرافیک کارت‌ویزیت

 

• رنگ در کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

رنگ کارت‌ویزیت شما باید با رنگ سازمانی شما هماهنگ باشد. اگر رنگ سازمانی ندارید بهتر است یک رنگ سازمانی برای خود تدارک ببینید و بقیه اقلام تبلیغاتی و برگه‌های اداری خود را به‌تدریج با رنگ سازمانی خود یکپارچه کنید. اما اگر فعلاً نمی‌خواهید وارد این موضوع شوید بهترین رنگ برای زمینه کارت‌ویزیت سفید یا سفید با ته‌مایه طوسی است البته این رنگ نمی‌تواند برای هر کاری مناسب باشد. نوع کار شما و مخاطبین ممکن است بر این مورد تاثیر زیادی داشته باشد. اگر این مساله خیلی برایتان اهمیت دارد یک آشنایی مختصر با روانشناسی رنگ‌ها به شما کمک می‌کند بهترین تصمیم را بگیرید. سایت متـمم در این رابطه مقالات ارزشمندی دارد.

مطالعات علمی زیادی در باره روانشناسی رنگ‌ها صورت گرفته و این مبحث کاملاً بنیان علمی دارد . اما متاسفانه این بحث مانند  شخصیت‌شناسی و طالع‌بینی با موضوعات دم دستی آمیخته شده. از اینرو بسیاری از مطالب موجود در فضای مجازی اغراق‌آمیز و دور از حقیقت است. محتوای سایت متـمم بهترین منبع موجود در فضای وب است.

 

نکات عمومی و مهم در رنگ کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

• دقت داشته باشید رنگ‌های اصلی کارت‌ویزیت شما بیشتر از دو رنگ نباشد. کارت‌ویزیت‌‌هایی که از رنگ‌های زیادی استفاده می‌کنند به نوعی حس بی‌اعتمادی و غیر حرفه‌ای بودن را در مخاطب تقویت می‌کند. البته این مورد در برخی موارد ممکن است استثناء‌هایی هم داشته باشد.
• دقت داشته باشید در رنگ کارت‌ویزیت به اندازه کافی کنتراست (تضاد رنگی) را رعایت کنید تا نوشته‌ها کاملاً واضح باشند. خصوصاً در مواردی که سایز فونت‌ها کوچکتر می‌شود. به عنوان مثال سیاه با سفید یا قرمز با سفید یا زرد کنتراست رنگی خوبی دارند و قرمز روی نارنجی یا روی سیاه کنتراست رنگی ضعیفی دارند و اصلاً مناسب نیستند.
• در جاهایی که از فونت‌های ریزتر استفاده می‌کنید به‌هیچ عنوان از دورگیری‌های رنگی استفاده نکنید این کار معمولاً در چاپ با مشکل مواجه شده و باعث می‌شود متن شما وضوح لازم را نداشته باشد.
• از نوشتن متن روی عکس‌ها تا حد امکان خودداری کنید. مگر اینکه زمینه عکس شما یکدست باشد و به‌راحتی بتوانید کنتراست مناسب را بین فونت‌ و عکس ایجاد کنید
• سایت‌های زیر می‌تواند شما را انتخاب طرح و رنگ کارت ویزیت‌تان کمک کند.
برای انتخاب طــــــــرح (1)  کارت‌ویزیت اینجــــــــــا کلیک کنید
برای انتخاب طـــــــرح (2)  کارت‌ویزیت اینجـــــــــــا کلیک کنید
برای انتخاب و چیدمان رنگ کارت‌ویزیت اینجــــــــــا کلیک کنید

تناسب جنس کارت ویزیت و رنگ آن

کارت‌ویزیت‌های سفید یکدست و سیاه یکدست با روکش مات حرفه‌ای‌تر از روکش براق آن جلوه می‌کنند. اما در بقیه موارد می‌توانید به سلیقه خود روکش مات یا براق استفاده کنید. همچنین در کارت‌ویزیت کتان امباس به علت وجود بافت در هنگام چاپ رنگ مانند کاغذ گلاسه روی کار نمی‌نشیند. به همین دلیل کارهایی که دارای زمینه های روشن و سفید می‌باشند هنگام چاپ روی کارت کتان زیبا می‌شوند ولی کارهایی که دارای زمینه های تیره و مشکی می باشند بر روی کاغذ کتان خوب نشده و بهتر است از کارت‌ویزیت کتان پلاستیک استفاده شود.

• فونت در کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

در کارت‌ویزیت بهتر است از دو نوع فونت بیشتر استفاده نشود. انتخاب نوع فونت بسته به نوع کسب‌وکار و مخاطبین شما متفاوت است. استفاده از فونت‌های خلاقانه و زیبا در کارت ویزیت بسیار عالیست به‌شرط آنکه به کارهای عجیب و غریب ختم نشود. شما قرار نیست یک اثر هنری خلق کنید کارت ویزیت شما باید بتواند یک پیام تبلیغاتی مناسب را به‌راحتی به مخاطب منتقل کند نقش خلاقیت و گرافیک تا جایی اهمیت دارد که به انتقال این پیام کمک کند. در غیر اینصورت هیچ ارزشی ندارد.

اگر به خاطر پیچیدگی فونت بیننده به سختی می‌تواند نوشته‌ی روی کارت شما را بخواند و یا محو گرافیک کارت‌ویزیت شما می‌شود به این معنی ا‌ست که پیام تبلیغاتی شما تحت‌الشعاع قرار گرفته و این یعنی شما به جای آنکه زمینه‌ی کاری‌تان را معرفی کنید هنرتان را معرفی کرده‌اید. البته اگر شما یک هنرمند هستید مسیر درستی را رفته‌اید.

اگر در انتخاب فونت با مشکل مواجه هستید ساده‌ترین راه این‌است‌که از فونت‌های زیبایی که جدیداً‌ طراحی شده شروع کنید. فونت‌های فارسی سری ایران، از جمله فونت ایران‌سنز از فونت‌های زیبا و جدید امروزی هستند.

• جنس کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

جنس کارت‌ویزیت شما می‌تواند به‌تنهایی معرف خوبی از کسب‌وکارتان باشد هر چند در انتخاب جنس کارت‌ویزیت محدودیت بیشتر می‌شود. اگر این موقعیت را دارید که از جنس خاص و متفاوتی برای کارت‌ویزیت‌تان استفاده کنید حتماً این کار را انجام دهید. با این کار، کارت‌ویزیت شما در میان هزاران کارت‌ویزیت یکنواخت خیلی بهتر دیده خواهد شد.

کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای قبل از آنکه خوانده شود می‌تواند ویژگی‌های خلاقانه‌ای داشته باشد که بهتر دیده شود. جنس، رنگ، اندازه و شکل آن تا حدود زیادی می‌تواند کمک کند که این اتفاق رخ دهد. البته همانطور که قبلاً بیان شد این تفاوت نباید توجه را از موضوع اصلی یعنی دعوت به اقدام، منحرف کند.

• اندازه کارت‌ویزیت

ابعاد کارت‌ویزیت‌های معمولی 5 x 9 است . اما سایزهای مرسوم در کارت‌ویزیت کتان 8.5×4.8 میباشد. کارت‌ویزیت کتان، از جمله کارت‌های پرطرف‌دار می‌باشد. علت علاقه‌مندی زیاد به این کارت، بافت موجود بر روی خود کاغذ و همچنین مقرون به صرفه بودن آن می‌باشد. اگر به دنبال یک کارت شیک و مقرون‌به‌صرفه هستید می‌توانید از این نوع کارت استفاده نمایید.

کارت‌ویزیت دورو یا یک رو؟
با توجه به فضای محدود کارت‌ویزیت مسلماً‌ اگر از دو طرف کارت‌ویزیت استفاده کنید بهتر است. با این‌‌کار اطلاعات در یک سمت کارت‌ویزیت باعث شلوغی نمی‌شود و فضای آزادی برای زیبایی کار در اطراف محتوای نوشتاری شما خواهد بود. در این‌گونه موارد معمولاً اطلاعات تماس را در پشت کارت ویزیت همراه یک “کیو آر کد” ارائه می‌کنند.
کارت‌ویزیت‌های بزرگتر از معمول و تاشو ؟
کارت‌ویزیت‌های بزرگتر از عرف علاوه بر هزینه‌ی بیشتر معمولاً کار مخاطب را برای نگهداری سخت‌تر می‌کنند و مزیت خاصی هم ندارند. همچنین کارت‌ویزیت‌هایی با اندازه‌های غیر معمول (نسبتاً‌ کوچکتر ) هم به احتمال زیاد برای شما محدودیت به لحاظ محتوا بوجود می‌آورند. لازم بذکر است هر نوع کارت‌ویزیتی خارج از اندازه‌های استاندارد نیاز به قالب خاصی دارد که معمولاً ساخت و هزینه‌ی قالب به عهده‌ی سفارش دهنده است.

فضایی برای تنفس هم داشته باشید

منظور از فضای تنفس این‌است‌که کارت‌ویزیت را بیش‌از اندازه شلوغ نکنید. دقت کنید مفهوم رسانه بودن کارت‌ویزیت، شما را دچار این اشتباه نکند که یک بروشور تبلیغاتی در اختیار دارید و می‌توانید هر مطلبی را در آن بنویسید. زیبایی در سادگی و تعادل است.

 

مهمترین نکات در چاپ کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای

 

نکاتی که باید قبل از چاپ کارت‌ویزیت‌حرفه‌ای رعایت کنید.
تیراژ چاپ کارت‌ویزیت در حالت معمول (چاپ افست) هزارتایی است. اما با چاپ‌های دیجیتال می‌توانید در تعداد کمتر هم این کار را انجام دهید. اگر تاکنون تجربه‌ی طراحی و چاپ کارت‌ویزیت نداشته‌اید حتماً این نکات را قبل از ارسال فایل نهایی به چاپخانه رعایت کنید:
• کیفیت (رزولوشن) کارت ویزیت باید 300dpi باشد.
• از مُد رنگ CMYK برای فایل کارت‌ویزیت خود استفاده کنید.
• برای اطمینان سایز طراحی کارت‌ویزیت را از چاپخانه سوال کنید(اندازه استاندارد 5 در 9 می‌باشد)

• محتوای کارت‌ویزیت حداقل mm3 از هر طرف کارت فاصله داشته باشد.

پیشنهاد می‌کنم اطراف محتوای خود به هیچ عنوان کادر قرار ندهید. زیرا خطای برش در ابعاد کارت‌ویزیت باعث می‌شود کادر شما، دقیقاً وسط کار قرار نگیرد.
• در فونتهای کوچک و کارتهای لمینت نوشته‌های مشکی خود را تک رنگ قرار دهید ( k=100 )
• در کارت‌های کتان (به خاطر بافت آن) به‌هیچ‌عنوان از زمینه یکدست رنگی استفاده نکنید.
• خروجی نهایی کار را با پسوند tif و لایه بسته ارسال کنید. (در غیر این‌صورت قبل از ارسال فایل این مورد را با چاپخانه هماهنگ کنید.)

چند نکته‌ی بسیار مهم

قبل از اینکه فایل را به چاپخانه تحویل دهید. یک بار دیگر همه موارد را بررسی کنید تا نکته‌ای جا نیفتاده باشد. متن کارت‌ویزیت را با یکی دونفر دیگر مرور کنند تا به‌لحاظ

املایی و دستوری مشکلی نداشته باشد. در نهایت قبل از چاپ یک پرینت رنگی در اندازه‌ی واقعی از کارت‌ویزیت بگیرید. با دیدن این طرح به ایرادهای احتمالی از کارت‌ویزیت بعد از چاپ پی خواهید برد. طرحی که شما از صفحه مانیتور می‌بینید با آنچه چاپ می‌شود به جهت رنگ و وضوح تفاوت‌های زیادی دارد که فقط با تجربه می‌توان متوجه‌ی آن شد. برای اینکه هیچ موردی از قلم نیفتد همه‌ی مقاله را در یک چک لیست خلاصه کرده‌ایم که با مرور آن می‌توانید تک‌تک آنها را بررسی کنید. پیشنهاد می‌کنم این چک لیست را پرینت بگیرید و موارد لازم را تیک بزنید.

چند نکته‌ی پایانی در باره کارت‌ویزیت

• همیشه و در همه جا کارت‌ویزیت خود را همراه داشته باشید تا در موارد نیاز بتوانید آن را ارائه کنید.
• همیشه به مشتریان خود بیش از یک کارت‌ویزیت بدهید تا آنها بتوانند آن را به سایر افراد نیز بدهند.
• در تمام مکاتبات اداری از کارت‌ویزیت خود استفاده کنید.

اگر این مقاله را پسندیدید می‌توانید فایل PDF ‌آن را از اینجـــــــــا دانلود کنید

 

در صورتی که سوالی در این رابطه دارید در زیر همین مقاله(بخش دیدگاه) سوال خود را مطرح کنید تا در اسرع وقت پاسخگوی‌‌تان باشم.