نوشته‌ها

کتاب شیب

کتاب شیب

نام کتاب: شیب
نویسنده: ست گادین
مترجم: امیر انصاری
انتشارات: آموخته
تعداد صفحات کتاب 63
موضوع: کسب وکار

شیب

کتاب شیب ،کتاب کوچکی که هنر ادامه دادن و هنر متوقف شدن را یادتان می‌دهد. این جمله که در زیر عنوان کتاب شیب آمده به خوبی موضوع این کتاب کم حجم را بیان می‌کند. کتاب شیب از ست گادین با ترجمه‌های مختلف در ایران به چاپ رسیده اما این معرفی کتاب بر اساس ترجمه جناب امیر انصاری نوشته شده و آغاز کتاب عبارتی زیبا از استاد شعبانعلی را خواهید خواند.

هوشمندی به تلاش کورکورانه نیست. گاهی هوشمندی به تشخیص لحظه‌ی مناسب قطع کردن تلاش است. در را اگر بکوبیم، دیر یا زود باز خواهد شد. اما دیوار را هر چه بکوبید، در نخواهد شد – محمد رضا شعبانعلی

  کتاب شیب بدرد چه‌ کسانی می‌خورد؟

همه کسانی که در مرحله سختی از شغل خود هستند و نمی‌دانند ادامه دهند یا مسیر شغلی جدیدی را انتخاب کنند. افرادی که گمان می‌کنند مسیر موفقیت شغلی مسیری هموار و جذاب است. و کسانی که در کارشان درجا می‌زنند و پیشرفت چشمگیری ندارند. ست گادین در این کتاب شیب ، کاملا مفید و مختصر باوره‌های متداول در مورد کسب‌وکار  را به چالش می‌کشد، و کمک می‌کند به راحت‌تر در سردرگمی‌های شغلی تصمیم بگیرید و یا در آن گرفتار نشوید.

کتاب شیب چه می‌خواهد بگوید؟

همان ابتدای کتاب شیب در پیشگفتار، مترجم کاملا موضوع کتاب را برایتان باز می‌کند و می‌گوید قرار است در این کتاب چه چیزی گیرتان بیاید. او به نقل از ست گادین می‌گوید:

گاهی در زندگی کار می‌کنید و کار می‌کنید و کار می‌کنید، ولی وضع خیلی تغییر نمی‌کند. اوضاع  خیلی بهتر نمی‌شود، خیلی بدتر هم نمی‌شود. به همان شکل باقی می‌ماند. توصیه ست گادین این است که در مواجهه با بن بست باید متوقف شد و ادامه نداد.  کتاب شبیب در تشخیص شیب و بن بست به ما کمک می‌کند و نشان می‌دهد کی باید متوقف شویم و کی باید تسلیم نشویم و ادامه دهیم …

هنر متوقف شدن (بخشی از روز نوشته‌های استاد شعبانعلی)

گاهی اوقات، چیزی را که وجود دراد با چیزی که بوده مقایسه میکنیم و فراموش می‌کنیم آنرا با چیزی که می‌توانست باشد مقایسه کنیم . هیچ‌کس نمی‌داند و نمی تواند بداند که آیا هزار بار تلاش ادیسون برای اختراع لامپ، کاری درست بوده یا کاری احمقانه. تنها خود ادیسون است که می‌داند انتخاب او درست بوده یا نه. شاید اگر ادیسون اختراع لامپ را رها می‌کرد واین هزار تلاش ناموفق را صرف کار دیگری می‌کرد، دنیا او و دنیای امروز ما، جای بهتری برای زندگی بود.

این کتاب کوچک به شما کمک می‌کند با اصلاح باورهای قدیمی در مسیر سردرگمی شغلی گرفتار نشوید و اگر در این موقعیت هستیدسریع تکلیف خود را روشن کنید.

 منظور از شیب ، چیست؟

منحنی1: شیب

تقریباً هر کاری در زندگی ارزش انجام دادن دارد با شیب کنترل می‌شود. وقتی کاری را برای اولین بار آغاز می‌کنید، مفرح است. گلف یاطب سوزنی یا خلبانی یا شیمی فرقی نمی‌کند، این‌ها کارهای جالبی‌اند و باعث می‌شوند بازخورد‌های خوبی از اطرافیان بگیرید.

طی چند روز یاهفته آینده، یادگیری سریعی را تجربه می‌کنید که پیشرفت‌تان را تداوم می‌بخشد. به این ترتیب شیب رخ می‌دهد

شیب مسیر دشوار و طولانی میان شروع و رسیدن به مرحله استادی است. مسیر طولانی دشواری که در واقع یک میانبر است، چون سریعتر از هر مسیر دیگری، به جایی که می‌خواهید می‌رسید.

شیب تفاوت روش کار یک فرد مبتدی و روش کار فردی متخصص برای اسکی کردن یا طراحی مد است.

منحنی شیب

دانشگاه به آدم‌های بی‌انگیزه که فقط می‌خواهند دانشکده‌ی پزشکی را امتحان کنند نیازی ندارد، بنابر این از غربال استفاده می‌کند. ….

مدیر عامل بودن آسان است. مدیر عامل شدن دشوار است. در این مسیر شیب بزرگی وجود دارد.

 

 منحنی2:  بن بست

بن بست نیازی به نمودار هم ندارد. این جایی است که هر چه کار می‌کنید وضع تغییری نمی‌کند. در باره بن‌بست باید فقط وجودش را درک کرد و به سرعت آن را رها کنیم.

 

منحنی3 : صخره

سیگار کشیدن اعتیاد آور است. نمودار لذت سیگار کشیدن با گذر زمان چیزی شبیه نمودار صخره است. سیگار طوری طراحی شده که هر چه بیشتر بکشید، ادامه دادنش بیشتر کیف می‌هد. درد ترک کردن به مرور بیشتر و بیشتر می‌شود. این منحنی رامنحنی صخره‌ای  می‌نامم: موقعیتی که تا جایی درآن می‌مانید که سقوط می‌کنید و همه چیز خراب می‌شود. عجیب نیست که ترک آن مشکل است.

صخره و شیب

بن بست و صخره منحنی‌هایی‌اند که به شکست منجر می‌شوند.

 

قسمت‌‌های مهم و خواندنی کتاب شیب

اگر بخواهید فوق ستاره شوید باید زمینی پیدا کنید که شیب عمیقی داشته باشد و بعد از آن شیب عبور کنید و این کار  از هر کسی ساخته نیست. نه‌تنها شیب خاصی پیدا کنید که از آن عبور کنید بلکه باید همه بن بست‌هایی را که در حال حاضر در آن‌ها وقت‌تان را هدر می‌دهید ترک کنید.


اگر می خواهید جا بزنید، قبل از شروع این کار را بکنید. سیستم را رد کنید. اگر می‌بینید که نمی‌توانید بهترین جهان باشید، وارد بازی نشوید.


وقتی مردم جا می‌زنند اغلب روی مزایای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند. به عبارت دیگر « اگر اذیت می‌شوید دست نگه دارید» تاثیر  رنج کوتاه مدت بر بیشتر مردم از تاثیر مزایای بلند مدت بیشتر است.

هیچ کس مارتون را در کیلومتر آخر رها نمی‌کند. شیب در خط پایان نیست. شیب در کیلومتر سی‌ودوم است. وقتی جمعیتی را که در خط پایان منتظرند ببینید، رسیدن به خط پایان آسان‌تر می‌شود.

شیب و ماراتن

سه سوالی که باید پیش از جا زدن از خود بپرسید:

سوال 1: آیا هراسانم؟  جا زدن در زمانی که هراسان هستید خطرناک است. همیشه می‌توان بعدا جا زد بنابراین، بگذارید ترس برود و بعد تصمیم بگیرید.

سوال 2: می‌خواهم چه کسانی را تحت تاثیر قرار دهم؟  نکته مهم  در این سوال اینست که اگر می‌خواهید یک شخص را تحت تاثیر قرار دهید و هنوز نتوانسته‌اید  شاید دقیقاً زمان جا زدن همین‌جا باشد اما رفتار بازار، یک سازمان کاملاً‌ متفاوت است.

سرگی برین از بنیانگذاران گوگل به من گفت:

می‌دونستم گوگل هر  روزی که روش کار می‌کنیم بهتر می‌شه و می‌دونستم که، دیر یا زود، همه امتحانش می‌کنن. به خاطر همین احساس می‌کنم هرچی دیرتر  امتحانش کنن، برامون بهتره، چون با فناوری بهتر تاثیر بهتری  می داشتیم. پس هیچ عجله‌ای نداشتیم که بخوایم همین امروز  امتحانش کنن. فردا بهتر بود»

 

سوال 3: روند پیشرفت را چگونه می‌خواهم بسنجم؟

باید معیاری برای سنجش پیشرفت‌تان داشته باشید. پیشرفت قابل سنجش لزوماً‌ افزایش حقوق یا ترفیع نیست. ممکن است این پیشرفت نامحسوس‌تر از این‌ها باشد که اصلاً‌ دیده نشود.

بنویسید که در چه شرایطی مایل به جا زدن خواهید بود؟ بعد به این شرایط پایبند بمانید.


موفقیت واقعی نصیب کسانی است می‌شود که فکر وذکرشان مشغول است. تمرکزی که شما را از شیب عبور می‌دهد تا به سمت دیگری برسید، بازاری را نصیب شما می‌کند که همه در آن بهترند.

شیب و هدف


یک توصیه از دونده بزرگ دوی ماراتن، دیک کالینز،

پیش از ورود به مسابقه، درباره‌ی شرایطی که باعث می‌شود بایستید و انصراف بدهید، تصمیم بگیرید. نباید به مسابقه بروید و بگویید : «خب، پاهام درد می‌کنه، بدنم کمی کم آب شده، خوابم میاد، خسته‌ام، سرده و باد میاد» و  خودتان را برای جا زدن متقاعد کنید. اگر بخواهید بر مبنای احساساتی که در آن لحظه دارید تصمیم بگیرید، احتمالاً تصمیم اشتباهی خواهید گرفت.