mbti چیـست و چـگونه میتوان از آن استفـــاده کرد؟ ( تکنیکهای شخصیت شناسی mbti به زبان ساده )
شخصیتشناسی mbti و یادگیری ریزهکاریهای شخصیت خودتان و دیگران میتواند کمک بزرگی به پیشرفت شما در همه زمینههای زندگی داشته باشد. یک فروشنده از شخصیتشناسی در ارتباط با مشتریانش، یک مدیر در گزینش و برخوردبا کارمندانش، یک معلم در رابطه با شاگردانش، و والدین در تربیت فرزندانشان میتوانند بهترین بهر ه را ببرند.
تاریخچه شخصیتشناسی mbti
تیپ شخصیتی افراد از موضوعاتی است که تاریخچه آن به حدود 100 سال قبل برمیگردد. کارل گوستاو یونگ اولین کسی بود که به طور مفصل به این موضوع پرداخت و بعد از آن دو زن آمریکایی به نامهای کاترین بریگز و دخترش ایزابل میرز آن را سادهسازی کردند. در حقیقت خلق این شانزده تیپ شخصیتی، ابداع این مادر و دختر بود و عبارت mbti نیز بر همین اساس شکل گرفت.
شخصیتشناسی mbti چی میگه؟
برای اینکه یک دید کلی از mbti داشته باشید لازم است در ابتدا مبانی و اصول این مدل شخصیتشناسی را بدانید و بعد وارد جزئیات شوید. دانستن همین اصول به شما کمک بزرگی میکند تا حدودی ساختار شخصیت خود آشنا شوید.
اصل اول در شخصیتشناسی mbti :
Mbti میگه انسانها در چهار مورد زیر ترجیحات خاص خودشون رو دارند.
- دریافت انرژی ( حالمون خوب میشه و شارژ میشیم و …)
- دریافت اطلاعات ( یادمیگیریم و آگاه میشیم و … )
- تصمیم گیری (فکر میکنیم و برنامهریزی میکنیم و …)
- سازماندهی ( برنامههامون رو اجرا میکنیم و …)
اصل دوم در شخصیتشناسی mbti:
هر کدام از این ابعاد یک طیف بین دو قطب است و هر انسان به یک نقطه از این طیف تعلق دارد. به عبارت دیگر :
انسانها در دریافت انرژی به نقطهای بین دو قطب درونگرایی و برونگرایی تعلق دارند. (یعنی همه انسانها در یک حدی یا درونگرا هستند یا برونگرا )
انسانها در دریافت اطلاعات به نقطهای بین دو قطب شهودی و حسی تعلق دارند.
انسانها در تصمیمگیری به نقطهای بین دو قطب فکری و احساسی تعلق دارند.
انسانها در سازماندهی به نقطهای بین دو قطب منعطف و منظم تعلق دارند.
اصل سوم در شخصیتشناسی mbti:
هر کدام از این قطبها در mbti با یک حرف لاتین نشان داده میشود که از کنار هم چیدن آنها یک عبارت چهار حرفی بوجود میآید که به آن تیپ شخصیتی هر فرد در mbti میگویند.
اصل چهارم در شخصیتشناسی mbti:
هیچ کس به دوسر این طیف و همچنین نقطه میانه طیف، یعنی نقطه صفر تعلق ندارد.
یعنی هیچکس صددرصد درونگرا یا برونگرا نیست و همچنین کسی به طور ذاتی در نقطه صفر قرار ندارد.
نکته: افرادی که به جهت هر بعد به نقطه صفر نزدیک هستند رفتارهای مشابه به هم در همان بعد داردن مثلا کسی که به لحاظ فکر نزدیک به صفر است با کسی که به لحاظ احساسی نزدیک به صفر است مشابهتهای زیادی در این بعد دارند.
منطقه نزیک به صفر در هر بعد را اصطلاحاً حوزه خاکستری مینامند.
اصل پنجم در شخصیتشناسی mbtii:
تیپ شخصیتی انسانها موروثی است و قابل تغییر نیست. اما همه میتوانند تمام توانمندیهای بعد مخالف خود را بیاموزند و در مواقع نیاز از مزایای آن بهرمند شوند.
اصل ششم شخصیتشناسی mbti:
هیچکدام از این تیپها به خودی خود خوب یا بد نیستند و هر کدام در جایگاههای مختلف ممکن است نقاط ضعف یا قوت خود را داشته باشند.
تیپ شخصیتی مثل دست چپ و راست یک خصوصیت کاملاً ارثی است و همانطوری که ما از هر دو دست استفاده میکنیم اما ترجیحاتمون برای استفاده از یک دست بیشتر است، در وجود همه ماهم 16 تیپ شخصیتی وجود دارد که از تمامی آنها استفاده میکنیم اما ترجیحات هر شخص فقط با یکی از این تیپهای شخصیتی است.
تیپ شخصیت خودمان را چگونه پیدا کنیم؟
راه اول : استفاده از تستهای mbti شاید سادهترین راه به نظر برسد اما انتظار نداشته باشید با تستهای رایگان موجود در اینترنت و فضای مجازی به یک نتیجه منطقی و درست برسید. برای این کار باید از تستهای استاندارد و زیر نظر متخصص این رشته کمک گرفت.
راه دوم : روش بهتر برای شناخت تیپ شخصیتی خودتان، آموزش اصول و مبانی mbti است. با توجه به در دسترس بودن منابع اطلاعاتی فراوان و ارزان این روش بسیار نتیجه بخشتر و کم هزینه تر است.
برای شناخت تیپ شخصیتی از کجا شروع کنم ؟
بهترین حالت اینست که در ابتدا شخصیت شناسی را با تمرکز روی شناخت تیپ شخصیتی خودتان شروع کنید. برای این کار باید چهار بعد شخصیتی خود را بررسی کنید ( اصل اول mbti ) تا متوجه شوید به کدام قطب از این چهار بعد تعلق دارید. که در ادامه این مقاله به شما کمک میکنم به آن برسید.
بُعد اول دریافت انرژی :
دو قطب این بعد میگوید شما یا درونگرا هستید و یا برونگرا. درونگرایی و برونگرایی خود را مشخص کنید و ببینید کدام یک از حروف اختصاری I و یا E به شما تعلق دارد. برای شناخت درونگرایی و برونگرایی و رفتارهای این دو گروه اینجــــا کلیک کنید.
بُعد دوم دریافت اطلاعات :
در این بعد شما باید ببینید یک شمی هستید یا یک حسی. شمی یا حسی بودن خود را مشخص کنید. برای اینکه بدانید شما یک شمی هستید یا یک حسی اینجــا را کلیک کنید وبعد از مطالعه آن یکی از دو حرف N و یا S را که متعلق به شماست انتخاب کنید.
بُعد سوم تصمیمگیری:
در این قسمت شما باید فکری بودن یا احساسی بودن خود را بررسی کنید و سپس یکی از حروف T و یا F را انتخاب کنید. برای اینکه بدانید شما یک فکری هستید یا احساسی اینجـــا کلیک کنید.
بُعد چهارم سازماندهی:
درآخرین مرحله منعطف یا منظم بودن خودتان را بررسی کنید و یکی از دو حرف P و یا J را انتخاب کنید. منظم بودن و یا منعطف بودن خود را با کلیک در اینجـــا میتوانید بررسی کنید.
هم اکنون شما چهار حرف دارید که به ترتیب
یکی از آن حروف درونگرایی و برونگرایی شما را مشخص میکند
یکی شمی یا حسی بودن شما را مشخص میکند
یکی فکری یا احساسی بودن شما را مشخص میکند
و یکی هم منعطف یا منظم بودن شما را مشخص میکند
از کنار هم چیدن آنها یک عبارت چهار حرفی بدست میآید و آن تیپ شخصیتی شماست.
مثال :
من به جهت درونگرایی و برونگرایی ، یک درونگرا هستم. یعنی یک I
من به جهت شمی و حسی ، یک شمی هستم. یعنی یک N
در بعد فکری و احساسی هم، فکری هستم. یعنی یک T
و در نهایت بین منظم بودن و منعطف بودن من یک منعطف هستم. یعنی P
با توجه به مراحل بالا تیپ شخصیتی من در mbti میشود INTP
این عبارت چهار حرفی را باید چه کار کنیم؟
این عبارت چهارحرفی یکی از 16 تیپ در شخصیتشناسیmbti است. این عبارت چهار حرفی مهمترین صفات، ویژگیهای عمومی، نقاط قوت وضعف ارتباطی، نقاط ضعف و قوت شغلی، شغل مناسب و عوامل موفقیت تیپ شخصیتی شما را مشخص میکند. برای اینکه این ویژگیهای خودتان را کامل بدانید از این صفحه روی تیپ شخصیتی خودتان کلیک کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.