سه قطعه از پازل کسبوکار
نام کتاب: سه قطعه از پازل کسبوکار
نویسنده: سید حسین علوی
انتشارات: سخنوران
تعداد صفحات کتاب 120
موضوع: کسب وکار
سه قطعه از پازل کسبوکار ، به سه موضوع قدیمی و مهم کسبوکار شما میپردازد که بعید میدانم درباره آن چیز زیادی شنیده باشید.
چشم انداز چیست؟ آیا برای کسبوکارتان چشماندازی دارید؟ میدانیدچگونه آن را طراحی کنید و ….
استراتژی چیست؟ چرا برای کسبوکار باید استراتژی داشت و چگونه باید آنرا طراحی کرد؟ لازم به ذکر است که تعریف استراتژی با برنامه ریزی متفاوت است و اگر درک درستی از این واژه و کاربرد آن در کسبوکارتان نداشته باشید حتما در برنامهریزی به مشکل برخورد خواهیدکرد.
سیستمسازی در کسبوکار چیست و قرار است چه کاری برای ما انجام دهد؟ چگونه میتوان آن را در کسبوکار پیاده سازی کرد؟
کتاب سه قطعه از پازل کسبوکار این سه موضوع را خیلی ساده برایتان توضیح میدهد و متوجه میشوید که هر کسبوکار بدون آنها تا چه اندازه آسیب پذیر است.
قسمتهای از کتاب سه قطعه از پازل کسبوکار
چشمانداز شغل شما چیست؟
وقتی این سؤال را از بعضی صاحبان کسب وکار میپرسم باید جوابی هم برای نگاه تعجبآمیز آنها از قبل آماده کرده باشم تا در سلامتی من شک نکنند!
صاحبان کسب وکارهای کوچک که راجعبه چشم انداز چیزی میدانند، منتظرند بهاندازه کافی بزرگ شوند تا آن را برای خود طراحی کنند، درحالیکه ماجرا درست برعکسِ این است. شرکتهای بزرگ بدلیل داشتن چشمانداز به این موقعیت رسیدهاند. اگر کسبوکار را یک موجود زنده در نظر بگیریم، مأموریت سازمانی؛ کاری است که متعهد شدهاید برای مخاطبینتان انجام دهید و چشمانداز؛ قسمتی از آرمان و آرزویی است که سازمان برای خود دارد و هدف؛ نقطهای که سازمان به آن میرسد.
چشمانداز حدفاصل بین آرزوها و اهداف ماست. بنابراین از سویی مانند ستاره قطب شمال است که با آن می توانیم جهت حرکت را مشخص کنیم و از سویی دیگر در حکم قطب نمایی است که مسیر آیندهی کاری ما را نشان میدهد و میتوان آن را یک هدف بلندمدت در نظر گرفت.
قبل از ادامه این بحث باید تعریف درستی از چهار واژه مهم داشته باشیم.
1- آرزوها 2 -چشمانداز 3 – اهدف 4 -برنامهها
قدرت جادویی چشمانداز
مهمترین ویژگی چشمانداز قدرت تمرکزی است که ایجاد میکند. این تمرکز شامل همه افراد سازمانتان خواهد شد. کسبوکار از حالت روزمرّگی خارجشده و فعّال میشود. چشمانداز، مسیر نگاهتان را از گذشته به آینده تغییر میدهد. با هر مسئله و مشکلی که در این مسیر برخورد کنید آن را بهعنوان یک فرصت خواهید دید و دیدگاهتان از نتایج کوتاهمدت به نتایج بلندمدت تغییر خواهد کرد و نهایتاً رقابت با دیروز شرکت و سازمان در اولویت قرار خواهد. یعنی هرروز بهتر از دیروز!
باوجود چشمانداز، کمتر درگیر مسائل حاشیهای میشوید و سرعت پیشرفت در کار را سریعتر از آنچه که فکرش را بکنید تجربه خواهید کرد.
استراتژی
در فرهنگ لغات وبستر استراتژی را اینگونه تعریف کرده است : « فن رهبری و عملیات سخت نظامی و آماده کردن نیروها با مناسبترین روشها، پیش از رویارویی با دشمن را استراتژی گویند.»
کتاب « هنر جنگ سون تزو» که مربوط به پانصد سال قبل از میلاد میباشد قدیمیترین کتابی است که به استراتژیهای مختلف برای پیروزی در جنگ پرداخته و از آموزههای آن هنوز هم در حوزههای اجتماعی و کسبوکار استفاده میشود.
این کتاب بیشتر به مباحث و روشهایی تأکید دارد که بدون جنگ، بر دشمن غلبه کنیم! شاید همین دیدگاه باعث شده راهکارهای آن به حوزه کسبوکار وارد شود.
درکسب کار نهایت سادهاندیشی است که گمان کنید صرفاً با تولید محصول با کیفیت، داشتن امکانات بهتر و سرمایه بیشتر، موفقیت شما تضمین خواهد شد. اگر برای اتفاقات پیشبینینشده آینده و رقبایی که کارتان را تهدید میکنند و فرصتهایی که میتوانید در آن شتاب بیشتری به کسبوکار بدهید، برنامهای نداشته باشید، پیشرفتی نخواهید داشت که هیچ، بلکه روزبهروز به شکست نزدیکتر خواهید شد. استراتژی به شما کمک میکند مسیر امن برنامههایتان را تا رسیدن به چشمانداز طراحی کنید
سیستم سازی
با شروع سیسـتمسـازی در ابتــدا باید کارهایـی انجام دهید که بابتش پولی نمیگیرید، اما بزودی با سیستمسازی بابت کارهایی که انجام نمیدهید پول می گیرید
سیستم مجموعهای از عناصر بههمپیوسته است که برای یک خروجی مشخص باهم در تعاملاند. در این فصل ما قصد داریم برای کسبوکارمان یک سیستم بسازیم که مهمترین خروجی آن سود باشد.
آیا کسبوکار فعلی ما سیستم دارد؟
اگر افراد و تجهیزاتی دارید که طبق یک برنامه نانوشته بهوسیله آن مشغول کسب درآمد هستید، شما یک سیستم کسبوکار دارید. هر کسبوکاری درهرصورت یک سیستم است.
اما اگر خروجی سیستم نظر ما را تأمین نمیکند و کنترل آنهم در اختیار ما نیست، ما یک سیستم ناقص داریم و احتمالاً سیستم فعلی ما همراه سود اندکی که برایمان دارد خروجیهای ناخواسته دیگری به ما و مجموعه تحت امر ما تحمیل میکند.
بنابراین وقتی ما از ساخت یک سیستم در کسبوکار صحبت میکنیم نقطه مقابل آن فقدان سیستم نیست، بلکه نقصان و خارج از کنترل بودن سیستم است. هدف ما ساخت سیستمی است که با معیارها و کنترل ما سودآور باشد.
ویژگیهای یک سیستم سالم کسبوکار
چهار ویژگی اصلیِ سیستمی که کسبوکار ما را منحصر بفرد میکند عبارتنداز:
1 – سودآوری 2 – آزادی وقت 3 – آرامش فکر 4 – قابلکنترل بودن
تغییر نگرش، اولین قدم در سیستمسازی
انیشتین جمله زیبایی دارد که میگوید: « مشکل را از همان سطحی که به وجود آمده نمیتوان حل کرد. » بنابراین اگر در کارمان با مشکل مواجه هستیم اولین کار این است که دیدگاههای سابق خود را اصلاح کنیم.
مایکل گربر در کتاب افسانه کارآفرینی دیدگاه معروفی دارد که در کتابهای کسبوکار هم از آن بسیار نام میبرند و به نظر من اولین و مهمترین عامل«تغییر دیدگاه» است.
مایکل گربر میگوید: « در آستانه کسبوکار خود باید پرسید: چهکار کنم تا کسبوکارم ده هزار برابر بزرگتر شود».
عمده تفاوتهای تفکر سنتی با تفکر سیستمساز در یک کسبوکار با همین سؤال بهروشنی قابلدرک خواهد بود.
فرض کنید شما برای کسبوکارتان میخواهید نیروی جدیدی استخدام کنید با روش سنتی ابتدا با دوست و آشنا موضوع را در میان میگذارید. شاید هم با یک اعلامیه پشت شیشه فروشگاهها اطلاعرسانی میکنید و نهایتاً از یک مرکز کاریابی کمک میگیرید و یا اینکه در یک روزنامه آگهی استخدام میدهید. اما اگر قرار بود طبق دیدگاه 10.000 برابری به این ماجرا نگاه کنیـم آیا برای استـخدام 10.000 نفر راههای بالا بازهم جوابگو بودند!
جواب شما برای استخدام 10.000 نفر هر چه باشد (فعلاً بهدرستی یا نادرستی آن کار نداریم) مسیر تفکر سیستمساز را در ذهن باز میکند.
آخرین دیدگاهها