جذب مشتری با روش تست مامان ( بازار هدف را بخشبندی کنید بعد جذب کنید )
جذب مشتری بدون بخشبندی بازار فقط هزینههای بازاریابی شما را بر باد میدهد. شاید بهتر باشد به جای واژه جذب مشتری از واژه انتخاب مشتری استفاده کنیم. فصل هفتم کتاب تست مامان به بخشبندی مشتریان میپردازد و کمک میکند مخاطب با طرح سوالات درست اول مشتری را بشناسد، بخشبندی کند و سپس به جذب آن اقدام کند. در ادامه این مقاله به قسمت مهمی از این فصل که به جذب مشتری کمک میکند میپردازیم.
انتخاب مشتری
گفته می شود که استارت آپها از گرسنگی نمیمیرند بلکه بین تعداد زیاد انتخابها، مشتریهای خوب با ایدههای متفاوت غرق میشوند. به خاطر زیاد بودن همه این موارد دست پاچه میشوید و نمیتوانید کارهای بزرگی انجام دهید.
یکی از راههایی که مانع از غرق شدن شما میشود و پیشرفت کارتان را سرعت می بخشد، بخشبندی خوب مشتریها قبل از هر اقدامی برای جذب می باشد.
بخشبندی مشتریان
وقتی به موفقیت های بزرگ نگاه میکنیم، به نظر میرسد که آنها به تمام جهان خدمت کرده اند. گوگل این اجازه را به کاربران میدهد تا هر چیزی که میخواهند را پیدا کنند.
پی پال کمک می کند تا هر مقدار پول که میخواهند به هر کسی ارسال کنند. اورنوت، نسخه پشتیبان نوشته هر کسی را تهیه میکند.
اما آنها کارشان را به این صورت شروع نکردند. اگر بخواهید به صورت کاملا کلی کار را شروع کنید، همه چیز را از بین بردهاید. پیام بازاریابی شما به صورت کاملا کلی و عمومی خواهد بود.
برنامهای که طراحی کردهاید، به درد هیچ کس نمیخورد. گوگل به دانشجویان دکتری کمک می کند تا بیتهای مبهم کد را پیدا کنند.
ایبای به کلکسیون دارها کمک می کند تا اشیای مورد نظرشان را راحت خریداری کرده و به فروش برسانند.
اورنوت به مادرها کمک میکند تا دستور پخت غذا را ذخیره کرده و به اشتراک بگذارند. .
هنگامی که نمیدانید مشتریهای شما چه کسانی هستند، مجبور هستید با انواع مختلف مردم صحبت کنید، و به خاطر متفاوت بودن افراد، با داده های مختلف و سه مشکل اساسی روبرو می شوید:
- شما بین گزینههای مختلف غرق میشوید و نمیدانید کارتان را از کجاشروع کنید.
- شما به سمت جلو پیشرفتی ندارید و مشکل کارتان را تشخیص نمیدهید.
- بازخوردهای مختلف باور نکردنی را دریافت میکنید و نمیتوانید آن را کنارهم قرار دهید.
انتخاب کنید بچهها یا بدن سازها ؟
یک بار با خانمی صحبت می کردم که ادویه پودری بسیار عالی تولید کرده بود. این ادویه (مثل قند قهوهای دارچین) شیرین بود، اما تمام خاصیتهای یک مولتی ویتامین را داشت.در واقع، این غذای فوق العاده عالی و کامل بود و شما میتوانستید تمام نیازهای بدنتان را با خوردن همان پودر تامین کنید.
او گفت که این پودر، فوائد بیشماری دارد، میتوانید آن را روی صبحانه خود بپاشید یا آن را با پروتئین اختصاصی خودتان مخلوط کنید. مادران میتوانستند بچه های خودشان را برای تغذیه سالم با این پودر گول بزنند. رستوران ها میتوانند به عنوان جایگزین شکر، روی میز خود بگذارند. با این همه، آن خانم کلافه بود برای اینکه بدنسازان یک چیز را میخواستند، رستورانها چیز دیگری میخواستند، و مادران چیز دیگر نیاز داشتند. برآورده کردن خواسته یکی از آنها، باعث ناامیدی بقیه میشد. بلاتکلیف مانده بود و نمی دانست چگونه کارش را شروع کند.
بخشبندی مشتری اولین کار در جذب مشتری
اگر یک محصول و کاربران متفاوت داشته باشید، میتوانید با روش خوب بخش بندی بررسی کنید برای جذب مشتری چه کار انجام دهید. ببینید که چه کسی طرفدار این محصول هست و بر روی آن گروه تمرکز کنید. روش دیگر این است که بهترین حدس را بزنید. در هر دو مورد آنقدر این بخش بندی و حدس را ادامه دهید تا متوجه شوید که مشتری اصلی شما کیست و ویژگیهای خاص و مورد علاقه آن گروه را تولید کنید.
شما برای مکالمات خود نسبت به کل کارتان بیشتر نیازمند تقسیم بندی ویژه و خاص هستید. بیرون رفتن و صحبت با مردم فقط اتلاف وقت است. اگر با ۵ نفر صحبت کنید که هر کدام ایدهها و اهداف متفاوت داشته باشند، با اطلاعات متفاوتی مواجه خواهید شد که هیچکدام اعتماد به نفس لازم برای ادامه و پیشرفت کار را در شما ایجاد نخواهد کرد. .
این بخش بندی به گروههای کوچکتر و خاصتر، قسمت بندی مشتری نامیده می شود. شما بخش بندی میکنید و آن را آنقدر به زیر مجموعههای کوچکتر تقسیم میکنید تا کاملا بفهمید که باید با چه کسی صحبت کنید و کجا او را پیدا کنید. با بخش بندی بزرگ تر شروع کرده و این سوالات را پرسید:
- در این گروه، کدام تیپ از این افراد بیشتر از بقیه طرفدار محصول شماست؟
- آیا تمام افراد این گروه محصول شما را خریداری و استفاده کردند یا فقط برخی از آنها این کار را انجام دادهاند؟
- چرا آنها طرفدار این محصول هستند؟ (به عنوان مثال مشکل یا هدف آنها چیست؟)
- آیا همه افراد این گروه انگیزه خرید این محصول را دارند یا فقط برخی از آنها مشتاق هستند؟
- آیا انگیزههای دیگری هم وجود دارد؟
- کدام تیپ دیگری از افراد این انگیزهها را دارند؟
در حال حاضر با توجه به این سوالات دو گروه مشتری داریم:
گروه اول مجموعهای از افراد بر اساس ویژگیهای جمعیتی کاملا خاص
گروه دوم افرادی با مجموعه ای از انگیزهها می باشند. وقتی به آنها نگاه میکنیم، بعضی از آنها نسبت به بقیه کلیتر هستند. دوباره سراغ آن گروه کلی رفته و قسمت بندی را ادامه دهید. سوالات بالا را مجددا تکرار کنید. در این زیر مجموعه چه کسی بیشتر از بقیه مشتاقتر است؟ بعد نگاهی به رفتار گروههایمان انداخته و میفهمیم که کجا باید دنبال آنها بگردیم.
…..
حالا که مشخص شد مشتری ما چه کسانی هستند و کجا میتوانیم آنها را پیدا کنیم میتوانیم بر اساس آیتمهای زیر تصمیم به جذب مشتری بگیریم و مشخص کنیم با کدام گروه کار را شروع کنیم.:
- سود آور بودن
- در دسترس بودن
- مشتری که خودتان بیشتر از بقیه از آن خوشتان آمده است.
آخرین دیدگاهها